دریانیوز// یک هرمزگان برای پایتخت نشینان داریم که قطب اقتصاد کشور است و یک هرمزگان هم داریم که بر اساس آمارهای مختلف از جمله مرکز پژوهش های مجلس و… قطب فقر وفلاکت، بیکاری و… است ودر این شاخص ها مقام نخست را داریم.
حضور عالیترین مقام اجرایی کشور به همراه برخی از وزرا و معاونانش در هرمزگان در سال گذشته و حضور رئیس جمهور در سفر اخیرشان به جاسک، نویدبخش رفع مشکلات مردم و تحقق خواسته های هرمزگان نشینان است و امیدواریم با اجرایی شدن کامل مصوبات سفر هیئت دولت به استان، آغازی بر پایان محرومیت ها و مظلومیت های هرمزگان و هرمزگان نشینان باشد .
گرچه هرمزگان را قطب و شاهراه اقتصاد کشور مینامند، اما هرمزگانیها از این قطب اقتصاد بودن چندان موهبتی نصیبشان نشده است و برایشان قطب محرومیت، فقر، فلاکت، بیکاری گرانی، ترافیک، گرانی مسکن، مشکلات معیشتی و… حتی با وجود صنایع، بنادر، معادن، گمرکات، پالایشگاهها، فولاد، آلومینیوم، کارخانجات سیمان و… ، مناطق آزاد و ویژه، کشتیسازی و… معنا یافته است.گرچه هرمزگان به واسطه وجود این مراکز، ظرفیت اشتغال بالایی دارد؛ اما متاسفانه از گذشته مرسوم بوده که نیروهای مورد نیازشان را اتوبوسی از مناطق مختلف تامین میکنند، اما بومیان استان سهم چندانی در این اشتغال ندارند (دلایل آنرا نبود نیروی ماهر و آموزش دیده عنوان میکنند که دانشگاهها و آموزش فنی و حرفهای در این بخش متناسب با نیازها، نیروی مورد نیاز تربیت نکردهاند) و انتظار است که دولت این موضوع را موشکافانه مورد بررسی قرار دهد تا این طلسم بیکاری جوانان هرمزگانی در قطب اقتصاد کشور شکسته شود و هرمزگانی ها در اشتغال در صنایع و بنگاه های اقتصادی سهیم باشند و از طرفی هم از مدیران غیرپروازی و توانمند بومی بیشتر در این بنگاه های اقتصادی استفاده شود.در جزایر هم مردم و فعالان اقتصادی به دلیل مدیریتهای چندگانه با مشکلات فراوانی مواجه هستند. روی دیگر سکه هرمزگان که اقتصادی نیست و فقر و محرومیت میباشد را هم بایستی دولت نظارهگر باشدتا شاید که تصمیماتی برای خروج از این محرومیتها در قطب اقتصاد کشور گرفته شود.در مرکز استان که تا دو سومش مناطق حاشیهای و بافتهای فرسوده وجود دارد، اما ساکنان این مناطق در بدترین شرایط زندگی میکنند و کمبود اماکن آموزشی، تفریحی، فرهنگی، ورزشی و… در این مناطق بیداد میکند و در برخی محلات حاشیه ای و بافت فرسوده با کوچه هایی که به پاتوق معتادان و مواد و مشروب فروشان تبدیل و ناامن شده اندو خانههای قدیمی به علت قدیمی و فرسودگی در حال فروریختن میباشند و ساکنان محرومش که بیشتر تحت پوشش نهادهای حمایتی قراردارند، توانایی نوسازی خانههایشان را ندارند و از تسهیلات نوسازی بافتهای فرسوده به دلیل فاقدسند بودن املاکشان محرومند و ساکنان این محلات واز جمله آیت ا… غفاری بایستی برای سند گرفتن خانههایشان مبالغ بالایی پرداخت کنند که اهالی توانایی پرداخت چنین هزینهای را ندارند و مجبورند در همین خانههایی که گهگاهی خودبخود و یا در اثر بارندگی و زمین لرزه به دلیل فرسودگی در حال فروریختن میباشند، زندگی کنند و درصورت بروز حادثهای مانند زمین لرزه، به طور حتم هزاران نفر در آوارهای این خانههای فرسوده مدفون خواهند شد.
محلاتی مانند چاهستانی ها، کوی ملت، درخت سبز و دوراهی ایسینی، شیراول و… در شهر بندرعباس وجود دارند که خانههای ساکنان بر بالا و یا زیر تپهها و کوهها براثر نداری و به عنوان اندک سرپناه و به صورت غیرایمن ساخته شدهاندکه حتی رفت و آمد اهالی با سختی صورت میگیرد و از بسیاری از امکانات محرومند و گاهی از کوهها پرت میشوند و جانشان در خطر است. بازگشایی معابر در محلات چندان مورد توجه قرار ندارد.همچنین ساکنان برخی از مناطق مانند خواجهعطاء بندرعباس از دریافت سند املاکشان پس از چندین دهه و چندین نسل زندگی در این محلات قدیمی با عنوان اینکه خانههایشان در حریم ۶۰ متری است و در واقع به خاطر خشک شدن ساحل و اجرای طرحهای عمرانی در ساحل، خانههای اهالی بیش از ۶۰ متر از دریا فاصله دارند و این خانهها و املاک بدون سند ماندهاند و نمیتوانند از تسهیلات نوسازی استفاده کنند و حتی اجازه تعمیرخانههای فرسودهشان را هم ندارند، حتی اگر به قیمت تخریب خانههای فرسوده و مدفون شدن در زیر آوارش باشندکه ساکنان این مناطق انتظار دارند مسئولان کشوری این وضعیت زندگیشان را ببینند و در دولت برای رفع مشکلاتشان چارهاندیشی کنند و مصوباتی گرهگشا داشته باشند. در بسیاری از روستاها شرایط چندان مناسبی حکمفرما نیست و خشکسالی دو دهه اخیر در هرمزگان مزید بر علت شده است و برخی از کشاورزان مجبور به کوچ از روستا و حاشیهنشینی شهرها شدهاند. فرزندان روستائیان هم اجازه ندارند که در جوار خانه پدر برای خود خانه بسازند و به آنها گفته میشود که املاک شان دراراضی زراعی است. حتی در بیابانهای بیآب و علف و خشک روستاها هم روستائیان اجازه ندارند برای خود خانه ویلایی بسازند و خانهها تخریب میشوند و گویا تفاوتی بین ویلاسازی در جنگلهای سرسبز شمال کشور و بیابانهای برهوت و خشک جنوب برای دولتمردان وجود ندارد که بایستی در این بخش هم چارهاندیشی نمود تا روستائیان به ماندن در روستا و عمران و آبادانی روستاها تشویق شوند، نه اینکه مجبور به کوچ گردند.
آنهایی هم که به کشت و زرع مشغول هستند، هرسال به علت نبود بازار مناسب برای فروش محصولاتشان، متحمل ضرر و زیان میشوند. در برخی ازمناطق روستایی ازجمله در کوهشاه احمدی و بشاگرد و… روستاییان فقیر بر روی زمینهایی زندگی میکنند که معادن مختلفی زیرپایشان میباشد و نیاز است که شرایطی فراهم شود تا آنها هم بتوانند از این معادن بهرهای داشته باشند و استخراج معادن به گونهای صورت پذیرد تا آنها هم لباس فقر و تنگدستی را از تن خارج کنند که نیازمند تدبیر دولت در این بخش میباشد.
موضوع دیگر کمبود مدرسه از یک طرف و فرسوده و غیرمقاوم و غیراستاندارد بودن هزاران کلاس درس در مناطق شهری و روستایی استان و استفاده از وانت برای جابجایی دانشآموزان در جادههای غیرایمن روستایی در این سالها که بارها منجر به مرگ دانشآموزان شده است، نیازمند توجه دولت میباشد تا مدارس نوسازی و استانداردسازی شوند و متناسب بانیازها مدرسه داشته باشیم و کلاس ها، نمازخانهها و آزمایشگاههای مدارس مجهز به امکانات و تجهیزات مورد نیاز و کولر و میز و صندلی و وسایل آزمایشگاهی و ورزشی و… شوند و مدارس فرسوده بازسازی شوند تا دانشآموزان در ایمنی و آرامش درس بخوانند.ای کاش به گونه ای برنامهریزی میشد تا دولتمردان ارشد ایران وضعیت جادههای غیرایمن شهری و روستایی را در شاهراه اقتصاد ایران که عنوان جادههای ترانزیتی را هم یدک میکشند مشاهده کنند که سالانه دهها نفر در جادههای بین شهری و روستایی و جادههای منتهی به اسکلهها و مناطق صنعتی غرب بندرعباس جانشان را از دست میدهند و خانوادههایی عزادار و یا مجروح میگردند که متاسفانه در این سالها اعتبارات مورد نیاز به این بخش هم تخصیص نیافته است که اگر واقعیت جادهها را از نزدیک ببینند، شاید که در تخصیص اعتبارات توسط دولت تجدید نظر شود.در حوزه دفاع مقدس هم که رزمندگان خطه خلیجفارس در دفاع دریایی، هوایی و زمینی نقشآفرینی کردهاند، اما هرمزگان از داشتن موزه دفاع مقدس و یادمان شهدای ایرباس علیرغم وعدههای بسیار برای احداثش، محروم مانده است. درحوزه بهداشت و درمان هم هرمزگان با چالشهای فراوانی از جمله کمبود تخت بیمارستانی، تجهیزات درمانی، ام آر آی، کمبود پرستار و… مواجه است و بیماران برای درمان به پایتخت و استانهای همسایه میروند.برخی از فوق تخصصها در استان حضور ندارد و ویزیت متخصصان، فوق تخصصان، سونوگرافی، ام آر آی و… در استان زمانبر است و بیماران علاوه بر هزینه سنگین درمان با مشکلات دیگری هم مواجه هستند. پرستاران هم به دلیل کمبود شدید پرستار در استان مجبورند شیفتها متوالی و فشرده را پشت سر بگذرانند که باعث ابتلای خودشان به برخی بیماریها و مشکلات خانوادگی و… شده است. استانی که دارای صنایع مختلف میباشد و حوادثی نظیر سوختگی و… در آن رخ میدهد، فاقد بیمارستان سوانح و سوختگی است و میطلبد که دولت این صنایع را مجاب کند که در احداث بیمارستان و مراکز درمانی، مدرسه، ورزشگاه، پارک و… هم مشارکت داشته باشند تا مردم استان هم از حضور این صنایع منفعتی داشته باشند و فرزندان پرسنلشان هم در مراکزی که صنایع در احداثشان مشارکت دارند و خودشان احداث کردهاند، درمان شوند، درس بخوانند، ورزش و تفریح کنند و… .از طرفی هم به دلیل مهاجر پذیر بودن هرمزگان که منجر به افزایش هزینهها شده است، حقوقهای اندک کارگری جوابگو نیست و بسیاری از بومیان به دلیل نبود شغل مناسب دل به دریا وجاده میزنند تا روزیشان را بجویند که به آنها برچسب قاچاقچی میزنند و برخیها هم گاهی جانشان را هم در این راه ازدست میدهند و و نیاز است برای اشتغال مناسب شان وحرفه آموزی و… جوانان هرمزگانی تدبیری در این بخش اندیشیده شود. بایستی مشکلات هرمزگان در حوزههای مختلف برطرف شود تا همان تصوری که پایتخت نشینان از هرمزگان دارند، برای بومیان هم اینگونه باشد واز قطب تجارت کشور بودنش، منفعت ببرند.
ثبت دیدگاه