حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

سه شنبه, ۶ آذر , ۱۴۰۳ Tuesday, 26 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 3934 تعداد نوشته های امروز : 7 تعداد اعضا : 13 تعداد دیدگاهها : 127×
  • تقویم شمسی

    آبان ۱۴۰۳
    ش ی د س چ پ ج
        فروردین »
     123456789101112131415161718192021222324252627282930  
  • محلات غرق در آسیب های اجتماعی و مدیران در خواب
    ۰۹ مهر ۱۴۰۱ - ۵:۳۶
    شناسه : 4505
    بازدید 1933
    24
    کودکان و نوجوانان طعمه مواد و مشروب فروشان آدرس خانواده ای محروم را در یکی از محلات بندرعباس توسط معتمد محله داده اند و به همراه آن معتمد و یکی از خیرین به آنجا می رویم.
    ارسال توسط : نویسنده : علی زارعی منبع : روزنامه دریا
    پ
    پ

    دریانیوز: آدرس خانواده ای محروم را در یکی از محلات بندرعباس توسط معتمد محله داده اند و به همراه آن معتمد و یکی از خیرین به آنجا می رویم. برای رسیدن به این خانه بایستی از چند کوچه عبور کنیم که صحنه های دلخراشی که در کوچه ها می بینیم، این فرد خیر غیربومی را هم متحیر، مضطرب و نگران و ناراحت کرد. اگرچه دیدن این صحنه برای من که دو دهه از برخی از این محلات گزارش تهیه و منتشر کرده ام، عادی بود؛ اما دیدن این صحنه ها برای همراهمان غیرقابل باور بود که در محله ای در مرکز شهر، بیشتر کوچه هایش به پاتوق معتادانی درآید که در برخی از کوچه ها ۴۰ تا ۵۰ معتاد زن ومرد، پیر وجوان و حتی کودکانی را می دیدیم که به همراه پدر و مادر به عنوان تماشاچی این صحنه های تاسف بار به همراه شان آمده بودند و می دیدند که والدین و بقیه چطور مواد استعمال می کنند وتزریق دارند و… .

    هر بیننده ای با دیدن این صحنه ها  غصه اش می گیرد و اشکش جاری می شود که چرا کودکان هم در این بساط آلوده غرق شده اند ومسئولان ومتولیان مربوطه این شرایط را نمی بینند. یکی از ساکنان با اظهار تاسف از این وضعیت محله گفت: هر روز ما و فرزندان مان شاهد این صحنه هستیم و توان رفتن از این محله را هم نداریم. دیگری گفت: مدتی پیش یکی از این زنان معتاد نوزادش را هم در بغل داشت و مواد می کشید که من دعوایش کردم و گفتم این بچه چه گناهی دارد که بایستی آلوده شود؟ از شیر این مادر مواد به نوزاد منتقل می شود و معلوم نیست این بچه ها چه سرنوشتی داشته باشد. چرا مسئولان برای این شرایط هیچ اقدامی  نمی کنند؟ بخاطر دارم مدتی قبل هم مادری از دختر دانشجویش می گفت که خواستگار داشته و آنها خجالت  کشیده اند اجازه دهند برای خواستگاری بیایند که خانواده خواستگار برای آمدن به خانه شان مجبور بودند از چند
    کوچه ای بگذرند که مملو از معتادانی است که در حال تزریق و استعمال مواد مخدر هستند و آبرویشان می رود.

    وی می گفت ما چه کار کرده ایم که محکوم هستیم در محله ای زندگی کنیم که این شرایط اسفناک دارد وگویا هیچ مسئولی در این شهر واستان این وضعیت را نمی بیند که آنها را جمع آوری کنند. خادم مسجدی در یکی از همین محلات می گفت که بارها معتادان کنتور آب و لوله های آب توالت ها و وضوخانه را دزدیدند ومجبور شدیم درب دستشویی و وضوخانه را برای همیشه ببندیم. آنها حتی در داخل کوچه پشت مسجد تجمع می کنندو مواد مصرف می‌کنند و آسایش و آرامش را از ما و ساکنان ربوده اند. مستاجری در محله ای می گفت: خودمان روزی در داخل اتاق نشسته بودیم و تعدادی سارق به بالای پشت بام خانه مان رفته بودند وقلاب انداخته بودند داخل حیاط خانه مان تا وسایل مان را بدزدند که متوجه شدیم و سروصدا کردیم و دزدان فرار کردند. در محله امنیت نداریم. برخی دیگر از ساکنان محلات از آزادگی کامل رفت و آمد و خوابیدن و مصرف مواد توسط معتادان در محلات بسیار گلایه دارند و آن را عاملی در جهت اثرگذاری منفی بر روحیه ساکنان و بخصوص کودکان و نوجوانان و دختران و زنان و الگوگیری مصرف مواد و… توسط کسانی می شود که هر روز این  صحنه ها را مشاهده می کنند وبرخی از روی کنجکاوی این کار را انجام می دهند و در باتلاق اعتیاد غرق می شوند.

    برخی هم می گویند : وجود نخاله های ساختمانی یا خانه های خالی و تخریبی باعث شده که این اماکن به عنوانی پاتوقی برای معتادان درآید و گاهی معتادان سارق در آنجا کمین می کنند و به زنان ودختران حمله می کنند و طلاجات و گوشی و… را به سرقت می برند. از طرفی در این مناطق کمبود پارک و زمین ورزشی وجود دارد و اوقات فراغت خانواده ها و  بچه ها به بطالت هدر می رود و به همین دلیل نوجوانان و جوانان زیادی معتاد می شوند و به سمت خلاف وبزه  می روند. بیشتر ساکنان محلات توان جابجایی از این محلات و تغییر مکان زندگی شان را ندارند. بازگشایی معابر در محلات به فراموشی سپرده شده و این وضعیت کوچه ها باعث شده است زمینه بزه و… بیشتر فراهم شود.

    آسیب های اجتماعی

    موضوع آسیب های اجتماعی در حال حاضر به عنوان چالشی اساسی در استان هرمزگان مطرح می باشد و متاسفانه اقدامات صورت گرفته در سال های اخیر نتوانسته است چندان گره گشا باشد. برای پیشگیری ودرمان آسیب های اجتماعی، دستگاه های مختلف وظایفی را برعهده دارند، اما بدلیل ضعف عملكردی این دستگاه ها شاهدیم که نه تنها این آسیب ها کاهش نیافته است، که روزبه روز درحال افزایش است و گویا این حوزه به حال خود رها شده است و هیچ دستگاهی نیز خود را بطور مستقیم در این بخش مسئول نمی داند. شاید یکی از دلایل این وضعیت نیز عدم هماهنگی وتعامل بین دستگاهی و عدم مدیریت واحد در این حوزه برای ساماندهی و سازماندهی دستگاه های متولی جهت پیشگیری و مقابله با آسیب های اجتماعی است.وضعیت فعلی آسیب های اجتماعی در استان نشان می دهد که هیچ عزمی در این بخش وجود ندارد وبرخی از دستگاه ها گهگاهی آمارهایی ارائه  می دهند که هم به صحت وسقم شان می توان تردید داشت؛ زیرا اثرات اقدامات شان را در جامعه نمی توان ملموس دید وهم اطلاع رسانی روشنی در این حوزه وجود ندارد.

    بخاطر دارم از دهه ۸۰ و ۹۰ تاکنون صدها گزارش، یادداشت، سرمقاله و… را به حوزه آسیب های اجتماعی بخصوص در محلات حاشیه نشین و بافت فرسوده بندرعباس وحتی روستاها اختصاص دادیم، اما هیچ تغییر مثبتی را در این بخش مشاهده نکردیم وبنظر می رسد در این استان فقط به حوزه اقتصادی و تجاری اش توجه شده که درآمدزایی برای کشور داشته باشد واز رسیدگی به مشکلات هرمزگان در  بخش های مختلف غفلت شده وبه همین دلیل در فقر وفلاکت، محرومیت، بیکاری و گرانی در کشور رکورددار هستیم و آسیب های اجتماعی نیز در هرمزگان مورد غفلت قرار گرفته است. پایتخت نشینان، بندرعباس را شهری تجاری و صنعتی می دانند که فقط باید درآمدزایی داشته و به خزانه واریز کند وهیچ سهمی هم خود شهر واستان از این درآمد نداشته باشد و مسئولان گویا نمی دانند که دوسوم شهر بندرعباس را محلات حاشیه ای، سکونتگاه های غیررسمی و بافت فرسوده تشکیل داده است که در آسیب های اجتماعی غرق شده است و مدیران هم از گذشته تاکنون خود را به خواب خرگوشی زده اند و گویا نمی دانند در این بخش چه خبر است و توپ و تشرها و تلنگرها و تاکیدات نماینده ولی فقیه در استان به مدیران ومتولیان در یکی دو سال اخیر در خطبه های نماز جمعه و جلسات مختلف هم در حوزه آسیب های اجتماعی چندان اثرگذار نبوده است و دستگاه های متولی هیچ عزمی را از خود در این بخش نشان ندادند.

    غفلت از آموزش های مهارتی

    اداره کل آموزش فنی وحرفه ای استان که امام جمعه بندرعباس نیز از عملکردش بشدت گلایه مند بوده ودر یکی از خطبه های نماز جمعه تابستان امسال نیز از وضعیت آموزش های مهارتی توسط این نهاد بشدت انتقاد کرد، بجای افزایش مراکز و کارگاه های دولتی رایگان در این مناطق محروم ، حتی مراکز و کارگاه های دولتی موجود را به بخش خصوصی واگذار کرد که قشر متوسط و محروم توان پرداخت هزینه های سنگین آموزش در مراکز خصوصی فنی و حرفه ای را ندارند و یک مرکز دولتی هم در گلشهر جنوبی تخریب شد و چندین گزارش از این وضعیت فنی و  حرفه ای در استان را رسانه های مختلف منتشر کردند که متاسفانه هیچ دستگاه نظارتی و حتی استانداری در این بخش  مداخله ای نداشت و این اداره کلی که می تواند برای مهارت آموزی و پیشگیری و درمان آسیب های اجتماعی واشتغالزایی نقش آفرینی کند، بصورت منفعل بوده و از اول انقلاب تاکنون نیز هیچ مدیر بومی نداشته است و درحال حاضر نیز گویا در مقابل انتصاب مدیر بومی دلسوز، متعهد و مجرب توسط سازمان فنی وحرفه ای کشور مقاومت می شود ونیاز است نمایندگان مجلس و آقای استاندار در این حوزه بی تفاوت نباشند و نقش مهم اداره کل آموزش فنی وحرفه ای را در پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی مورد توجه قرار دهند.

    اگر که  مهارت آموزی در استان نهادینه شود، از مشاغل کاذب، فروش مواد مخدر ومشروبات، سوخت بری و قاچاق و…. کاسته می شود و خانواده های کمتری آسیب می بینند ویا جان شان را از دست می دهند و زنان کمتری بیوه و فرزندان کمتری هم یتیم می شوند. در بازدید معاون سیاسی امنیتی استانداری هرمزگان، فرماندار و فرمانده نیروی انتظامی از یکی از محلات بندرعباس در چندسال قبل، جوانی که به تازگی از زندان مرخص شده بود، به این مسئولان  می گفت که زن و فرزندان کوچک دارد وهیچ زمینه اشتغالی ندارد و به وی مجوز صیادی، کسب و وام نداده اند واگر این شرایط ادامه یابد، شاید برای سیرکردن شکم زن وبچه هایش مجبور شود اقدام به خلاف کند و دوباره راهی زندان شود و از مسئولان برای ایجاد اشتغال یا معرفی اش به جایی که بتواند کار کند، استمداد می طلبید. البته این وضعیت تاسف بار در شهری داریم که قطب تجارت واقتصاد کشور است و  بنگاه های اقتصادی بزرگ و کوچک در این شهر فعال هستند وجوانانش سهمی از اشتغال در این صنایع ندارند و به سمت بزه و خلاف می روند و متولیان مربوطه نیز در این حوزه پاسخگو نبوده و نیستند.

    وضعیت سیاه آسیب های اجتماعی

    وضعیت آسیب های اجتماعی در محلات از قرمزی به سیاهی گراییده شده است و این تغییر رنگ را نیز گویا مسئولان استان متوجه نشده اند. بارها در گزارش ها نوشتیم و به مسئولان اجرایی و نظارتی، انتظامی و امنیتی و… در  رده های مختلف در جلسات مختلف این وضعیت را گوشزد کردیم، اما متاسفانه هیچ اثر مثبتی نداشت.

    کودکان و نوجوانان در دام

    بارها خانواده ها و فعالان اجتماعی و… در محلات عنوان کرده اند که توزیع مواد مخدر و مشروبات الکلی و استعمال و تزریق در محلات بگونه ای آزاد و رهاست که در برخی محلات بیشتر کوچه ها به پاتوق معتادان، مواد ومشروب فروشان، اراذل و اوباش و… تبدیل شده است که از یک طرف ساکنان و حتی کودکان و نوجوانان شبانه روز این صحنه ها را مشاهده کرده والگوگیری می کنند واز طرفی دیگر افزایش ناامنی را بدنبال داشته است وبرخی مادران به مسئولانی که سال های قبل برای بازدید از این محلات رفته بودند، التماس می کردند ومی خواستند که معتادان را از سطح کوچه های محله جمع آوری کنند ومی گفتند که این وضعیت باعث شده است بچه های پنج وشش ساله شان هم  مواد مخدر را بشناسند و اثرات بدی برآنها گذاشته است و بیم آن را داشتند که فرزندان شان چند صباحی دیگر معتاد شوند.

    برخی دیگر می گفتند سرنگ های آلوده ای که توسط این معتادان در کوچه های محلات ریخته شده، باعث می شود در بدن خودمان و فرزندان مان برود و به ایدز، هپاتیت و… مبتلا شویم. حتی برخی فعالان اجتماعی و  خانواده ها در محلات از یک دهه قبل بخاطر دارم که از مصیبتی دیگر می گفتند و ما هم نوشتیم وبه مسئولان هم گفتیم که از کودکان و نوجوانان و دانش آموزان برای انتقال مواد مخدر و مشروب در برخی از این مناطق در ازای پرداخت مبلغی اندک استفاده می شود و متاسفانه این وضعیت باعث کاهش سن اعتیاد و مصرف مشروب در این مناطق شده است که گاهی می شنویم دانش آموزی در مقطع ابتدایی به مواد و مشروب آلوده شده است.

    وضعیت زنان بدسرپرست

    زنان وفرزندان بدسرپرست بیشترین مشکلات را در این مناطق دارند و حتی مواردی را می بینیم که پدری که بدسرپرست و مشروب خوار بوده و زن و فرزندان خود را به باد کتک گرفته و از رفتن به مسجد ونماز خواندن نهی کرده و آنها را مجبور کرده تا برایش مشروب بخرند وحتی فرزندانش را مشروب خوار کرده است و این ها در چنین مناطقی عادی شده است و مسئولان و متولیان مربوطه این وضعیت را نمی بینند و یا خود را به ندیدن و نشنیدن و کری و کوری در ادوار مختلف زدند و مدیران در حوزه های مختلف تغییر کردند و شرایط محلات تغییری نکرد وبدتر هم شده است. بسیاری از ساکنان محلات نیاز به مشاوره های خانوادگی، همسرداری، فرزندپروری، اشتغال، حقوقی، کنترل خشم و… دارند که اگر مشاوران و روانشناسان با خانواده ها ارتباط بگیرند و مشاوره دهند وبا آنها گفتگو و راهنمایی کنند، بسیاری از مشکلات شان برطرف می شود و نیاز است
    دستگاه های متولی در این حوزه برنامه ریزی کنند و بطور حتم  ادارات کل امور اجتماعی، خانواده و بانوان استانداری، برخی دستگاه های زیرمجموعه وزارت رفاه در استان و… در این حوزه ها نقش راهبردی دارند.

    زنان بدسرپرست و فرزندان شان قربانی زورگویی سرپرستان بی مسئولیتی هستند که زندگی را برایشان جهنم کرده اند و هیچ نهادی هم از این خانواده ها حمایتی ندارد و چتر نظارتی شان را بر محلات پهن نکرده اند. سوال اساسی اینجاست که آیا متولیان مربوطه آماری از خانواده های بدسرپرست در استان و  شهر بندرعباس دارند و چه اقداماتی برای حمایت از این خانواده ها انجام داده اند؟ زنان معتادی که دست بچه های شان را در دست دارند و یا نوزادشان را در بغل دارند و در کوچه هایی می نشینند که دهها زن و مرد دیگر هستند واقدام به استعمال و تزریق می کنند و عابران ورهگذران این  صحنه ها را می بینند و اقدامی نمی شود، آیا هیچ دستگاهی در این حوزه مسئولیتی ندارد؟ از طرفی دیگر وضعیت کوچه های تنگ وتاریک وعدم بازگشایی معابر در این مناطق باعث شده است اراذل و اوباش و مواد و مشروب فروشان وسارقان باعث ناامنی محلات شده و بسیاری از خانواده ها از وضعیت موجود به ستوه آمده و بارها  خانه شان و خودروی شان و… مورد سرقت قرار گرفته است و درمانده شده اند و ضرورت دارد برای ارتقای امنیت در این مناطق اقدامات لازم صورت گیرد واز ظرفیت گشت رضویون نیز در این مناطق بیشتر استفاده شود.

    کودک آزاری نیز در این مناطق عادی شده است و بیشتر خانواده ها این شیوه های برخورد نامناسب شان با فرزندان شان را به عنوان کودک آزاری نمی شناسند که نیاز است در این حوزه ها اطلاع رسانی وفرهنگ سازی شود و متولیان مربوطه با خانواده ها صحبت کنند وآموزش های لازم دهند ودر محلات بیلبوردهای تبلیغاتی نصب شده و در این بخش ها اطلاع رسانی شده و شماره تلفن هایی که مردم می توانند موضوعات مربوط به همسروکودک آزاری، مشاوره، انواع آسیب های اجتماعی و… را اطلاع رسانی کنند را در معرض دیدهمگان قرار دهند. تا کی بایستی این وضعیت ادامه داشته باشد و چرا مسئولان توپ این مسئولیت را در زمین همدیگر پاسکاری کنند وهیچ عزمی در این بخش ها در استان وجود نداشته، ندارد ونخواهد داشت؟ بطور حتم یک دستگاه به تنهایی نمی تواند غول آسیب های اجتماعی را شکست دهد و یا راه ورودش را بطور کامل به خانه های آسیب دیدگان مسدود کند، اما بایستی همه دستگاه های متولی در این حوزه متحد شوند واز پاسکاری توپ مسئولیت در زمین همدیگر خودداری کنند تا بتوانند بر آسیب های اجتماعی فائق آیند و نیاز به مدیریت قوی، بازدارنده و درمانگر در این حوزه می باشد و انتظار می رود استاندار هرمزگان در این بخش بصورت جدی تر عمل نموده و دستگاه های متولی را به خط کند تا اثرات اقدامات شان در جامعه ملموس تر شود .

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.