دریانیوز// در جامعهای که کاهش نرخ فرزندآوری به یک چالش جدی تبدیل شده، انتظار میرود سیاستگذاریهای کلان به سمت حمایت از خانوادههای پرجمعیت حرکت کند.
اما در عمل، شاهد رویههایی هستیم که نهتنها مشوقی برای فرزندآوری نیست، بلکه خانوادههای چندفرزندی را با تبعیضهای سیستماتیک و فشارهای اقتصادی مواجه میسازد. از محاسبه تصاعدی هزینههای آب و برق تا اجارهنشینی و محرومیت از تسهیلات مسکن، از بیتوجهی به هزینههای سنگین درمان و غربالگری تا مشکلات تحصیل فرزندان، همه و همه نشان میدهد که خانوادههای پرجمعیت بهجای دریافت حمایت، مجبور به پرداخت جریمههای پنهان و آشکار هستند.
* جریمه پنهان، مصرف بیشتر، هزینههای تصاعدی
خانوادههای پرجمعیت بهدلیل تعداد بیشتر اعضا، طبیعتاً مصرف آب و برق بالاتری دارند، اما این افزایش مصرف نباید بهانهای برای تحمیل هزینههای تصاعدی و جریمههای ناعادلانه باشد.
در حالی که یک خانواده تکفرزند یا بدون فرزند با کمترین دغدغه مالی از این خدمات بهرهمند میشود، خانوادههای چندفرزندی مجبورند بهای گزافی آب وبرق و… بپردازند، گویی فرزندآوری جرمی نابخشودنی است! آیا منطقی است که سیاستهای عمومی، افزایش جمعیت را تبلیغ کنند، اما در عمل، خانوادههای پرجمعیت را بهخاطر مصرف طبیعی منابع تحت فشار قرار دهند؟
* اجارهنشینی و تبعیض در تأمین مسکن
یکی از دردناکترین مشکلات خانوادههای چندفرزندی، معضل مسکن است. بسیاری از مالکان بهمحض اطلاع از تعداد فرزندان، از اجاره دادن مسکن به خانواده های پرجمعیت و چندفرزندی خودداری میکنند.
این تبعیض نهتنها غیراخلاقی، بلکه ناقض حقوق اولیه این خانوادههاست. از سوی دیگر، در حالی که مشوقهای مسکن برای خانوادههای سهفرزندی و چهارفرزندی و… محدود و ناکافی است، بسیاری از این خانوادهها در حاشیه شهرها یا خانههای نامناسب زندگی میکنند. آیا انتظار میرود خانوادهای که با اجارهبهای سنگین و عدم امنیت مسکن دستوپنجه نرم میکند، تمایلی به فرزندآوری بیشتر داشته باشد؟
* غربالگری، درمان و سقط جنین؛ چرخه معیوب فقر
هزینههای سنگین غربالگری، زایمان، شیرخشک، پوشاک و درمان نوزاد، بسیاری از خانوادههای کمدرآمد را به سمت ناتوانی در تکمیل فرآیندهای پزشکی یا حتی سقط جنین سوق میدهد. وقتی دولتی از افزایش جمعیت سخن میگوید، باید پیشنیازهای آن را نیز فراهم کند.
عدم حمایت مالی از مادران باردار و خانوادههای نیازمند، نهتنها منجر به کاهش فرزندآوری میشود، بلکه ممکن است به تولد کودکان بیمار یا معلول بینجامد، که هم بار روانی بر خانواده تحمیل میکند و هم هزینههای بلندمدت درمانی را افزایش میدهد. آیا بهتر نیست سیستم بیمهای جامعی برای پوشش کامل هزینههای بارداری، زایمان و درمان کودکان طراحی شود؟
* مشوقهای ناکارآمد؛ خودرویی که خریدنی نیست!
برخی مشوقها مانند امتیاز خودرو، برای بسیاری از خانوادههای کمدرآمد عملاً بیمعناست. وقتی خانوادهای توان پرداخت هزینه خودرو را ندارد، طبیعی است که مجبور به فروش امتیاز خودرو(هرچند غیرقانونی باشد) یا صرفنظر کردن از آن میشود.
در مقابل، مشوقهای واقعی مانند کمک هزینه ماهانه دوران بارداری، پوشش کامل بیمه درمانی، یا تسهیلات بدون ضامن میتواند گرهگشای مشکلات این خانوادهها باشد.
* محرومیت تحصیلی؛ بازتولید چرخه فقر
در استانهای محرومی مانند هرمزگان، کمبود مدارس، معلمان و هزینههای تحصیل، بسیاری از کودکان خانوادههای پرجمعیت را به ترک تحصیل وادار میکند. از سوی دیگر، در مواردی که والدین طلاق گرفتهاند، مشکلات حضانت و نبود ولی برای ثبتنام، دانشآموزان را از تحصیل محروم میکند. آیا این بیعدالتی آموزشی بهمعنی بازتولید فقر در نسل بعد نیست؟
* راهحل چیست؟
۱. لغو هزینههای تصاعدی آب و برق برای خانوادههای پرجمعیت و تعرفهگذاری منصفانه بر اساس سرانه مصرف.
۲. اجبار قانونی مالکان به اجاره دادن مسکن به خانوادههای چندفرزندی و گسترش مشوقهای واقعی مسکن.
۳. پوشش کامل بیمهای غربالگری، زایمان و درمان کودکان برای جلوگیری از سقطهای ناخواسته و عمدی یا تولد نوزادان بیمار.
۴. جایگزینی مشوقهای نقدی و کاربردی بهجای تسهیلات غیرقابل استفاده مانند امتیاز خودرو.
۵. رفع موانع تحصیلی از طریق افزایش مدارس، معلمان و حمایت از دانشآموزان خانوادههای کمبضاعت.
* جریمه چرا؟
اگر افزایش جمعیت یک سیاست کلان است، پس چرا خانوادههای پرجمعیت جریمه میشوند؟ تا زمانی که سیاستها به سمت حمایت واقعی از این خانوادهها حرکت نکند، نهتنها شاهد افزایش فرزندآوری نخواهیم بود، بلکه فشار اقتصادی بر قشر متوسط و کمدرآمد، بحرانهای اجتماعی عمیقتری ایجاد خواهد کرد. زمان آن رسیده که بهجای شعارزدگی، عدالت را در توزیع منابع و فرصتها اجرایی کنیم.
ثبت دیدگاه