دریانیوز// کمآبی و بیآبی، واقعیتی است که سالهاست گریبان ایران را گرفته، اما انگار هنوز برای بسیاری از ما، چه در سطح فردی و چه در سطح سیاستگذاری، این بحران به معنای واقعی کلمه باورپذیر نشده است.
وقتی صحبت از کمبود آب میشود، برخی تصور میکنند این فقط یک شعار یا هشدار موقتی است، اما شواهد میگویند که ما در آستانه یک فاجعه آبی قرار داریم؛ فاجعهای که ریشههای آن نه فقط در طبیعت، بلکه در سوءمدیریت، بیتوجهی و نادیده گرفتن واقعیتهاست.
یکی از بزرگترین معضلات در مدیریت منابع آبی کشور، هدررفت آب در شبکههای فرسوده انتقال و توزیع است. لولههای شکسته، نشتیهای گسترده و تأخیر در تعمیرات، سالانه حجم عظیمی از آب را به هدر میدهد. بازسازی و نوسازی این شبکهها با کندی پیش میرود و انگار ارادهای جدی برای حل این مشکل وجود ندارد.
این در حالی است که در بسیاری از مناطق، مردم با جیرهبندی رسمی و غیررسمی آب مواجهاند و آبرسانی با تانکر به امری عادی تبدیل شده است. چگونه میتوان از مردم انتظار داشت که کمآبی را جدی بگیرند، وقتی خود سیستم به هدررفت بیتوجه است؟در حوزه کشاورزی، داستان تلختر است.
هنوز محصولاتی با نیاز آبی بالا و حتی بصورت غرقاب کشت میشوند، بدون توجه به الگوی کشت مناسب با اقلیم خشک ایران. گاه این محصولات به دلیل اشباع بازار روی زمین رها میشوند و عملاً آب و زحمت کشاورز به هدر میرود. برخی کشاورزان، به جای تغییر روشها و پذیرش واقعیت کمآبی، به حفر چاههای عمیقتر روی میآورند؛ اقدامی که نهتنها پایدار نیست، بلکه سفرههای زیرزمینی را بیش از پیش خالی میکند.
این نشان میدهد که هنوز برای بخشی از جامعه کشاورزی، خشکسالی و کمبود آب یک واقعیت ملموس نیست.صنعت نیز از این قاعده مستثنی نیست. راهاندازی واحدهای صنعتی پرمصرف در مناطق کمآب، بدون توجه به محدودیتهای منابع آبی، گواه دیگری بر بیتوجهی به بحران آب است. انگار توسعه صنعتی به هر قیمتی، حتی نابودی منابع طبیعی، توجیهپذیر تلقی میشود.
اما شاید بزرگترین خلأ در این میان، نبود فرهنگسازی مؤثر برای استفاده بهینه از آب باشد. آموزش و آگاهیبخشی، بهویژه در مدارس، میتوانست نسلی حساس به ارزش آب تربیت کند، اما این حوزه همچنان مغفول مانده است. نمیتوان از یک سو شاهد هدررفت آب در شبکههای فرسوده، کشاورزی غیراصولی و صنایع بیتوجه به آب بود و از سوی دیگر، از مردم انتظار داشت که به تنهایی بار این بحران را به دوش بکشند.
اکنون که شرایط آبی کشور بحرانی است و شرایط در هرمزگان بحرانی تر می باشد، وقت آن رسیده که تجدیدنظری اساسی در رویکردمان داشته باشیم. بازسازی سریعتر شبکههای انتقال آب، اصلاح الگوی کشت، بازنگری در استقرار صنایع و مهمتر از همه، سرمایهگذاری در فرهنگسازی و آموزش، گامهایی ضروریاند. کمآبی را باید باور کنیم، نه با شعار، بلکه با عمل. پیش از آنکه آب، به حسرتی همیشگی برای نسلهای آینده تبدیل شود، باید دست به کار شویم.
ثبت دیدگاه