دریانیوز// درقسمت قبل تاکید کردیم یکی از اولین علائم بیماری ام اس ضعف عضلانی و ضعف حرکتی است که با خود عواقبی چون عزلت نشینی و دوری از اجتماع به همراه دارد و در ادامه به عدم مناسب سازی شهری برای این دست شهروندان که باید نگاه ویژه ای به آنها شود، اشاره کردیم.
ضعف حرکتی مهمترین و عمومی ترین علائم این بیماری است، حتی برخی بیماران مشکل بینایی پیدا می کنند و برخی دیگر دچار لرزش بدن می شوند . گاهی اوقات این ضعف حرکتی به حدی می رسد که انجام یک عمل ساده هم برای این بیماران سخت می شود و نیازمند این است که خانواده آنها را حمایت کند.
مهمترین رفتار در این بیماری در اولین قدم پذیرش بیماری است، زمانیکه افراد، بیماری خود را نمی پذیرند درمان هم درست پیش نمیرود و باعث پیشرفت بیماری می شود و چون در مرحله انکار به سر می برند گاهی اوقات منجر می شود که سطح هیجان و استرس بالا رود که برای این بیماری بسیار مضر است و حتی منجر به پیشرفت آن می شود.افراد مبتلاباید به توصیههای پزشک خود عمل کنند و بدانند اگر فردی راهی را رفته و پاسخ را دریافت نموده است، قرار نیست این مسیر برای همگان پاسخ یکسانی داشته باشد؛ پس همیشه به توصیه پزشک خود عمل نمایند.
گاهی افرادی هستند که به گیاه خواری روی می آوردند و رژیم غذایی خود را عوض می کنند شاید بر روی تمامی این بیماران نتیجه یکسانی حاصل نشود و اینکه در تمام مدت نباید داروهایشان را قطع نمایند چراکه منجر به کسب نتایج بالعکسی می شود. گاهی شدت این بیماری تا جایی پیش می رود که منجر به ویلچرنشین شدن افراد می شود و شاید در ادامه باعث عزلت نشینی بشود و در نهایت فرد بیمار در بستر بیفتد.متاسفانه بسیاری از بیماران ام اس چنین روزی را برای خود پیش بینی می کنند.
۱۰۰ درصد قرار نیست کسی که مبتلا به ام اس است این اتفاقات برایش پیش بیاید. شاید در بعضی از افراد این موارد نمود پیدا کند و آن هم به این دلیل است که مدیریت نکردند و سبک زندگیشان را عوض نکردند و داروهایشان را درست مصرف نکردند. ریشه بسیاری از بیماری ها مسائل و مشکلات روحی و روانی است پس اگر انسان بتواند روی نقاط مثبت خود در زندگی تمرکز کند و خود را ارتقا دهد و در کنار آن تلاشی هم برای بر طرف نمودن نقاط ضعف خود کند، قطعا روش سالمی برای طی نمودن مسیر زندگانی اتخاذ کرده است.
در ابتدا باید فکر آدمی از پلیدی ها و نگرانیها و رنج ها آسوده باشد و سپس جسم را سالم نگه دارد و این دو باهم رابطه رفت و برگشتی دارند چراکه اگر ذهن درگیر مسائل بیارزش و پیش پا افتاده باشد ناخودآگاه افسردگی و ناامیدی سراسر وجود فرد را در بر میگیرد و برعکس همانطور که می گویند « عقل سالم در بدن سالم» پس این ما هستیم که فرمانده بدن خود و فرمانده زندگانی خود هستیم وفقط باید در طول زندگانی آموزش ببینیم و یاد بگیریم چطور پازل زندگانی در کنار هم بچینیم و این مسیر را مدیریت و برنامه ریزی کنیم.
همه چیز به باور فرد و سبک زندگی او بر می گردد. بیماران ام اس باید سعی کنند فعالیشان را در اجتماع بیشتر کنند. توصیه آخر اینکه انسان همیشه و در هر شرایطی باید خودش را دوست داشته باشد و قدر اولین نعمتی «نعمت حیات» که خداوند متعال به او ارزانی داشته است را بداند و در این تلاطم زندگی بهترین را برای خود برگزیند.
پایان
ثبت دیدگاه