دریانیوز // در شرایطی که ۴۸.۷ درصد از کودکان کار و خیابان در ایران از تحصیل بازماندهاند و حدود ۲۱ درصد از این کودکان با سوءتغذیه دستوپنجه نرم میکنند، بحران کودکان کار به یکی از چالشهای جدی اجتماعی کشور تبدیل شده است.
کودکان کار، پدیدهای جهانی است که در کشورهای در حال توسعه به دلیل فقر، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، جنگها و بحرانهای سیاسی به شدت قابل مشاهده است.
در ایران نیز این پدیده به ویژه در کلانشهرها و استانهای مرزی مانند هرمزگان به چشم میخورد. استان هرمزگان، به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، شرایط اقتصادی نامناسب و مهاجرتهای داخلی و خارجی، یکی از مناطق بحرانی در زمینه کودکان کار است. این کودکان عمدتاً در مشاغل سخت و خطرناک مانند دستفروشی، جمعآوری زباله، کار در کارگاههای کوچک و غیررسمی، و حتی کار در خیابانها مشغول هستند. بسیاری از این کودکان از تحصیل محروم شدهاند و در معرض آسیبهای جسمی، روانی و اجتماعی قرار دارند.
در شرایطی که ۴۸.۷ درصد از کودکان کار و خیابان در ایران از تحصیل بازماندهاند و حدود ۲۱ درصد از این کودکان با سوءتغذیه دستوپنجه نرم میکنند، بحران کودکان کار به یکی از چالشهای جدی اجتماعی کشور تبدیل شده است.علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور، در یادداشتی با عنوان «کودکان کار و طرحهای شکستخورده» به این موضوع پرداخته و هشدار داده است که عدم توجه به این کودکان میتواند آیندهای پر از آسیبهای اجتماعی را برای کشور به همراه داشته باشد. ربیعی با اشاره به افتتاح پردیس توانمندسازی و مجتمع تخصصی «شوق زندگی» برای کودکان کار، تاکید کرد: «توجه به کودکان، توجه به آینده کشور است.
این کودکان دههها زندگی خواهند کرد و میتوانند به کنشگران مثبت یا منفی جامعه تبدیل شوند.» مطالعات نشان میدهد کودکانی که در معرض سوءتغذیه قرار دارند، در سنین بالای ۵۰ سال با بیماریهای واگیر و غیرواگیر مواجه میشوند. این افراد عمدتاً در دهکهای پایین درآمدی جامعه قرار دارند و چرخه فقر و بیماری را ادامه میدهند. ربیعی به شکست بیش از ۳۰ طرح ساماندهی کودکان کار از دهه ۷۰ تا سال ۱۳۹۹ اشاره کرده و علت این شکستها را نبود هماهنگی بین دستگاهها، فراموشی بروکراتیک و نگاههای مقطعی دانسته است. به گفته وی، سیاستگذاریهای نادرست و عدم توجه به گونهشناسی کودکان کار نیز از دلایل اصلی ناکامی این طرحها بوده است.
گونهشناسی کودکان کار
کودکان کار به سه دسته اصلی تقسیم میشوند:
۱. کودکان اجیر شده، باندی و سازمانیافته: این گروه نیازمند مداخله انتظامی و قضایی هستند.
۲. کودکان کار معیشتی: این کودکان به دلیل فقر خانوادهها مجبور به کار هستند و معمولاً در کنار تحصیل کار میکنند.
۳. کودکان فعال در کسبوکارهای خانوادگی: این گروه در مشاغل خانوادگی مشارکت دارند.ربیعی تاکید کرد که سیاستگذاران اغلب بدون توجه به این دستهبندیها، تنها بر گروه اول متمرکز میشوند، در حالی که برای حل مشکل کودکان کار، باید به همه ابعاد این پدیده توجه کرد.
به گفته ربیعی، بخشی از کودکان کار به دلیل فقر خانوادهها مجبور به کار هستند. بنابراین، ایجاد تور ایمنی اجتماعی برای حمایت از این خانوادهها ضروری است تا کودکان نیز تحت پوشش قرار گیرند. با افزایش تعداد کودکان کار و بازماندگی آنها از تحصیل، ضرورت توجه به این بحران اجتماعی بیش از پیش احساس میشود. بدون اقدامات جدی و هماهنگ، این کودکان میتوانند به عاملانی برای تشدید آسیبهای اجتماعی در آینده تبدیل شوند.
آینده کشور در گرو توجه به کودکان امروز است.با توجه به مساله مطرح شده درمطلب بالا وضعیت کودکان کار در استان هرمزگان به دلیل شرایط خاص اقتصادی و جغرافیایی این منطقه، بسیار نگرانکننده است. برای مقابله با این پدیده، نیاز به همکاری همهجانبه دولت، سازمانهای غیردولتی و جامعه مدنی است. تنها با اجرای برنامههای جامع و پایدار میتوان امیدوار بود که آیندهای بهتر برای این کودکان رقم بخورد.
ثبت دیدگاه