دریانیوز// شیما قبا روانشناس حوزه کودک و والدین می گوید : کتابها معجزه نمیکنند و نقش درمانی ندارند؛ اما در کنار باقی موارد میتوانند تسهیلگر در فرزندپروری و حتی درمان باشند.
تأثیر مطالعه کتاب توسط والدین بر روی فرزندان به ویژه در سالهای اولیه زندگی آنها بسیار عمیق و چندبعدی است. در ادامه، به تفصیل بیشتری به این تأثیرات میپردازیم:
تقویت مهارتهای زبانی و ارتباطی
– گسترش دایره واژگان: والدینی که کتاب میخوانند، به طور طبیعی واژگان بیشتری را در مکالمات روزمره خود به کار میبرند. این امر به فرزندان کمک میکند تا دایره واژگان خود را گسترش دهند.
– بهبود مهارتهای گفتاری: فرزندان با شنیدن داستانها و اطلاعات جدید از والدین، مهارتهای گفتاری خود را تقویت میکنند و توانایی بیان خود را افزایش میدهند.
افزایش علاقه به مطالعه
– ایجاد عادات مثبت: والدینی که به مطالعه عادت دارند، فرزندان خود را به این عادت مثبت تشویق میکنند. این امر میتواند به ایجاد عادت مطالعه در سنین پایین کمک کند.
– کتابخوانی به عنوان سرگرمی: وقتی والدین کتاب میخوانند، فرزندان نیز به تدریج کتاب را به عنوان یک منبع سرگرمی و یادگیری میبینند.
توسعه تفکر انتقادی و تحلیلی
تشویق به پرسشگری: مطالعه کتابهای مختلف میتواند فرزندان را به پرسشگری و تفکر انتقادی تشویق کند. آنها یاد میگیرند که به اطلاعات نگاه انتقادی داشته باشند و سوالات مختلفی را مطرح کنند.
– تحلیل داستانها و شخصیتها: والدین میتوانند با فرزندان خود درباره شخصیتها و داستانها بحث کنند و آنها را به تحلیل و بررسی عمیقتری از محتوا تشویق کنند.
تقویت روابط خانوادگی
– فعالیتهای مشترک: خواندن کتاب به عنوان یک فعالیت مشترک میتواند زمانهای باکیفیتی را برای خانواده فراهم کند. والدین میتوانند با فرزندان خود کتاب بخوانند و درباره آن گفتگو کنند.
– ایجاد خاطرات مشترک: داستانهای مشترک میتوانند به ایجاد خاطرات مثبت و مشترک در خانواده کمک کنند.
افزایش خلاقیت و تخیل
– تحریک تخیل: داستانهای تخیلی و فانتزی میتوانند تخیل فرزندان را تحریک کنند و آنها را به خلق داستانهای خود تشویق کنند.
– توسعه مهارتهای حل مسئله: فرزندان با مواجهه با چالشها و مشکلات در داستانها، مهارتهای حل مسئله را یاد میگیرند.
بهبود تمرکز و توجه
– تمرین توجه: مطالعه کتاب به فرزندان کمک میکند تا تمرکز خود را تقویت کنند. این مهارت در تحصیل و فعالیتهای روزمره بسیار مهم است.
– کاهش استرس و اضطراب: مطالعه میتواند به عنوان یک روش آرامشبخش عمل کند و به فرزندان کمک کند تا از استرسهای روزمره فاصله بگیرند.
آموزش ارزشها و اخلاقیات
– انتقال ارزشها: بسیاری از کتابها حاوی پیامهای اخلاقی و آموزشی هستند که میتوانند به فرزندان کمک کنند تا ارزشهای انسانی مانند صداقت، همدلی و احترام را درک کنند.
– تشویق به همدلی: داستانهایی که درباره تجربیات مختلف شخصیتها هستند، میتوانند به فرزندان کمک کنند تا احساس همدلی و درک نسبت به دیگران را توسعه دهند.
تأثیر بر موفقیت تحصیلی
– پیشرفت تحصیلی: فرزندان والدینی که کتاب میخوانند، معمولاً در تحصیل خود موفقتر هستند. این امر به دلیل تقویت مهارتهای زبانی، تفکر انتقادی و تمرکز است.
– آمادگی برای مدرسه: مطالعه کتاب در سنین پایین میتواند به فرزندان کمک کند تا برای ورود به مدرسه آمادهتر باشند و با مفاهیم ابتدایی آشنا شوند. مطالعه کتاب توسط والدین نه تنها به رشد و توسعه فردی فرزندان کمک میکند، بلکه میتواند تأثیرات مثبت زیادی بر روی روابط خانوادگی، فرهنگ مطالعه و موفقیت تحصیلی آنها داشته باشد. این تأثیرات میتوانند به شکلگیری شخصیت و رفتارهای آینده فرزندان کمک کنند و آنها را به افرادی موفق و باهوش تبدیل کنند.
کتابها برای والدین معجزه نمیکنند اما میتوانند فرزندپروری را آسان کنند
شیما قبا یک روانشناس حوزه کودک و والدین در این مورد می گوید : والدین میتوانند با خواندن کتابها و صحبت درباره محتوای آنها، زمان والد-فرزندی خوب و باکیفیتی بسازند. از سوی دیگر کتابخواندن باعث میشود کودک همدلتر شود؛ چرا که در هر کتابی خود را به جای یکی از شخصیتها میبیند و از زاویهدید او به دنیا مینگرد. مهارت همدلی مهارتی است که دنیا برای حال بهتر به آن نیاز دارد. والدین اولین کسانیاند که کودک آنها را میشناسد. به مرور زمان کودک شروع به شناخت اطراف خود و دنیا میکند و از منظر والدین دنیا را هم میشناسد.
اگر مادر و پدر در سالهای اولیه پاسخگوی نیازهای کودک باشند و فضایی امن را برایش ایجاد کنند، همین احساس امنیت به دنیای اطراف هم در کودک شکل میگیرد؛ اما اگر والدین نیازهای جسمی و روانی کودک را به درستی و در زمان لازم پاسخ ندهند، دلبستگی ایمن در کودک شکل نمیگیرد و این احساس نداشتن امنیت به دنیای اطرافش هم کشیده میشود. در نتیجه ما با کودکی مواجه خواهیم بود که اعتمادی به دنیای پیرامونش ندارد.کودکان امروز، بزرگسالان فردا هستند و ما اگر بتوانیم کودکانی سالم داشته باشیم در حقیقت آینده سالمی خواهیم داشت.
در جایگاه والد، ساختن تعاملی مثبت با کودک میتواند نقش پررنگی در تربیت و آینده او داشته باشد. این مادر و پدر در عین حال که در دسترس کودکاند، به او فرصت رشد هم میدهند. پرورش مهارتهایی مثل مسئولیتپذیری، استقلال، حلمسئله، همدلی و… در بستر امن خانواده شکل میگیرد و کودکانی که مجهز به این مهارتها باشند، قطعاً در مواجهه با دنیای پیشبینیناپذیر، موفقتر هستند و سلامت روان بهتری خواهند داشت.کتابها معجزه نمیکنند و نقش درمانی ندارند؛ اما در کنار باقی موارد میتوانند تسهیلگر در فرزندپروری و حتی درمان باشند.
مروزه خوشبختانه کتابهای خوبی در بازار وجود دارند که ما در جایگاه والد و حتی روانشناس میتوانیم از آنها استفاده کنیم. انتخاب کتاب مناسب برای کودک بسیار اهمیت دارد؛ کتابی که ترس را به کودک القا نکند و متناسب با سن او باشد. والدین میتوانند با خواندن کتابها و صحبت درباره محتوای آنها، زمان والد-فرزندی خوب و باکیفیتی بسازند. از سوی دیگر کتابخواندن باعث میشود کودک همدلتر شود؛ چرا که در هر کتابی خود را به جای یکی از شخصیتها میبیند و از زاویهدید او به دنیا مینگرد.
مهارت همدلی مهارتی است که دنیا برای حال بهتر به آن نیاز دارد.اگر خودِ والدین علاقهمند به کتاب باشند قطعاً با حال خوبی کتابخوانی میکنند و این کتابخواندن میتواند تبدیل به زمان کیفی نه کمّی با فرزندشان شود. برای کودکان نوپا مجموعه کتابهای «بغل میخوام بوس میخوام»، مجموعهکتابهای «بیا بغلم» را پیشنهاد میکنم و برای کودکان بزرگتر پیشنهاد من «دستی که بوسه میزند»، «طناب نامرئی»، «هیچکس را در دنیا به اندازه تو دوست ندارم»، «خانه من دنیای ما»، «یک دنیا دایره»، «آنچه باهم میسازیم» و «یک بوس کوچولو همهچیز را عوض میکند» است.
در حوزه روانشناسی کودک، براساس پژوهشهای انجامشده و با تجربه شخصی به این موضوع رسیدهام که در بسیاری موارد در مشکلاتی که کودکان دارند چیزی که باید تغییر کند کودک نیست؛ بلکه والدین و بستری است که کودک در آن رشد میکند. با اصلاح فرزندپروری و شرایطی که کودک در آن بزرگ میشود، بیشتر اوقات شاهد این موضوع هستیم که رفتارهای نامطلوب کودک کاهش یافته و به تعادلی که میخواهیم میرسد. والدین در سلامت روان فرزندانشان نقش بسیار پراهمیتی دارند و متأسفانه بیشتر والدین آموزشی برای فرزندپروری نداشتهاند.
کودکی که والدینش تعامل مثبتی با او دارند و در فضایی مملو از عشق بیقیدوشرط زندگی میکند قطعاً متفاوت از کودکی است که رابطه مثبتی را با والدینش تجربه نکرده و مدام با تشویق و تنبیه آنها روبهروست.والدین امروزه با چالشهای بسیاری روبهرو هستند و خود آنها نیز به حمایت اطرافیان و جامعه نیاز دارند.
امیدوارم شرایط جامعه به سمتی حرکت کند که قرار و آرامش والدین بیشتر شود و آنها بتوانند نقش پراهمیت خود را در فرزندپروری بهتر ایفا کنند تا ما کودکانی سالم، هم از نظر جسمی و هم روانی داشته باشیم. کودکان سرمایههای ارزشمند این دنیا برای داشتن آیندهای آرامتر و ایمناند.
ثبت دیدگاه