دریانیوز: در شرایطی وضعیت آسیبهای اجتماعی روز به روز در پایتخت اقتصادی کشور وخیم تر می شود و به شرایط بحرانی تبدیل شده است که از یک طرف دستگاههای متولی در حال پاسکاری توپ مسئولیت حوزه آسیب های اجتماعی به همدیگر هستند و از طرفی دیگر برخی از آسیبهای اجتماعی هم تلاش می شود، پنهان و مخفی بماند و بقول معرف بجای حل مسئله، تلاش می شود صورت مسئله پاک شود.
عدم آموزش مهارتهای زندگی برای دانشآموزان و خانواده ها، افزایش اختلافات خانوادگی و… را به همراه داشته است و دستگاه های متولی در این حوزه نیز سکوت اختیار کرده اند. افزایش اعتیاد در میان اقشار مختلف ازجمله زنان و حتی نوجوانان و دانش آموزان قابل کتمان نیست و مشکلات زنان بدسرپرست و در دسترس بودن مواد مخدر سنتی و صنعتی و مشروبات الکی و… را از یک طرف شاهدیم و از طرفی دیگر کمبود اماکن تفریحی، فرهنگی، ورزشی و… در مناطق حاشیه ای شهرهای استان و حتی بندرعباس باعث شده است تا نوجوانان و جوانان به سمت بزه و خلاف بروند تا بخش زیادی از اوقات فراغت شان را پرکنند وسرگرم شوند.
مشکلات اقتصادی باعث ترک تحصیلی دانش آموزان و سوق یافتن برخی از آنها به سمت قاچاق سوخت و… شده و بسیاری از خانوادهها که بدلیل قرار گرفتن هرمزگان در جایگاه نخست فقر وفلاکت، بیکاری و گرانی، در فقر مطلق قرار دارند که حتی برای معیشت، درمان، پوشاک، تحصیل فرزندان، مسکن و… درمانده شدهاند که متاسفانه دولتمردان و صنایع در هرمزگان به عنوان قطب اقتصاد کشور در ادوار مختلف اقدام مناسبی برای خروج هرمزگان از فقر مطلق انجام نداده اند و حتی دهها صنعتی که در استان فعالیت دارند، تلاش کردند مالیات و عوارض شان را در خارج از استان بپردازند و نیروهای مورد نیازشان را از شهرهای دیگر کشور تامین کنند تا این استان همچنان در بیکاری و محرومیت سرآمد باشد که این شرایط در روند صعودی آسیبهای اجتماعی و مشکلات خانواده ها نیز بیتاثیر نبوده است. این وضعیت که باعث افزایش آسیب های اجتماعی در استان شده است و دستگاههای متولی نیز برنامهریزی مناسبی را برای پیشگیری و درمان آسیب های اجتماعی ندارند و آسیبدیدگان به حال خود رها شده اند. در یک دهه اخیر بارها گزارش هایی را منتشر کردهایم که برخی از کوچه های محلات حاشیه ای به پاتوق معتادان تبدیل شده که در ملاء عام و مختلط و برخی به همراه فرزندان خردسال شان اقدام به تزریق و استعمال دارند و مشاهده این صحنه ها باعث الگوسازی برای کودکان و نوجوانان و جوانان می شود و متاسفانه الگو شد و روزبه روز بر تعداد مصرفکنندگان مواد و مشروب و… با توجه به مشاهده این صحنه ها و در دسترس بودن مواد و مشروب و… ، افزوده شد.
برخی از دختران و زنان هم به این دام افتادند و مشخص است که بخشی از هزینههایشان از چه راهی تامین می شود و مسئولان مربوطه خود را به نشنیدن و ندیدن زدند و گویا وظیفه ای در این حوزه ندارند و مشخص نیست اعتبارات حوزه آسیبهای اجتماعی استان در چه مسیری هزینه میشود و مسئولان در این بخش اطلاع رسانی نمی کنند. خانوادهها در این مناطق از کمترین امکانات محروم هستند و به ساخت اماکن تفریحی، ورزشی، آموزشی، فرهنگی و… در محلات چندان توجهی نشده است و کمبودهایی زیادی در این حوزهها در مناطق ذکرشده وجود دارد. بیشتر ساکنان در خانه های فرسوده و ناایمن و برخی چند خانواده در یک خانه زندگی می کنند و توان خرید و اجاره ملک ندارند و سقف و دیوار برخی از این خانه های فرسوده فروریخته اند و برخی در حال فروریختن هستند و ساکنان این منازل فرسوده توان تعمیر وبازسازی خانه های شان را ندارند و زجرکشان در همین خانههای قدیمی فرسوده ناایمن زندگی می کنند.
در صورتیکه اگر صنایع در راستای ایفای نقش مسئولیت های اجتماعی شان از گذشته تاکنون به این بخشها توجه می کردند و متولیان مربوطه این دغدغهها را داشتند و به مدیران صنایع منتقل میکردند وآنها را به محلات و روستاهای محروم می بردند تا واقعیتها را ببینند، بطور حتم بخشی از این مشکلات برطرف شده بود. بیشتر نمایندگان مردم در مجلس و شورا هم که در ادوار مختلف در مسائل سیاسی، جناحی و حزبیشان غرق شدند و به منافع خودشان و گروههای کوچک همفکر خودشان توجه کردند و از مردم غافل شدند و فقط در ایام انتخابات وعدههای شیرین دادند و بعد از جمعه انتخابات، وعدههایشان را فراموش کردند.
آیا مجلسیها و شوراییها واقعا وضعیت آسیبهای اجتماعی را در جامعه نمی بینند و نمی دانند و یا برایشان مهم نیست و فقط برگ رای حاشیهنشینان برایشان مهم است که برخی با وعده و وعید و برخی هم با شارژ تلفن همراه و برنج و روغن و… رای شان را جمع می کنند و مهم نیست که همین رای دهندگان در چه آسیب های غرق هستند و نیاز به کمکهای اساسی دارند؟ دستگاههای متولی پیشگیری از جرم و آسیبهای اجتماعی واقعا پاسخ دهند در این حوزه چه اقدام اثرگذاری انجام داده اند که منجر به پیشگیری، کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی شود؟ واقعا وضعیت این خانواده ها برایشان مهم است؟ همین خانواده های محروم که بیشترین فرزندآوری را هم دارند، چه حمایتهایی را دریافت می کنند؟ برای فرزندانشان چه امکانات و زیرساختهایی فراهم می شود تا در آسیبهای اجتماعی غرق نشوند؟ مشکل اینجاست که مسئولان و متولیان مربوطه بصورت میدانی از این مناطق و خانوادهها بازدید ندارند و با آنها گفتگو نمی کنند تا واقعیتها را ببینند.
برخی از خانوادهها اگر مشاورههای مناسب و بموقع در حوزه های مختلف از جمله حقوقی، همسرداری، فرزندپروری، اشتغالزایی، حرفه آموزی و… را بصورت رایگان دریافت کنند، میتوانند بخشی از مشکلاتشان را خودشان و با حمایتهای مادی و معنوی دستگاههای مختلف برطرف کنند که متاسفانه از همین مشاورههای خانوادگی، حقوقی، شغلی و… هم محرومند. بایستی مسئولان، مشاوران، کارشناسان، روانشناسان و…. خودشان به میان مردم و حاشیه نشینان و روستاییان و… بروند تا آنگاه بتوانند اثرات وجودی خودشان را هم بیشتر درک کنند و از بروز بسیاری از آسیبها جلوگیری نموده و به خانوادهها برای رفع برخی آسیبهای اجتماعی کمک کنند. بایستی در این مناطق امکانات عمومی موردنیاز نیز تامین شود.
برخی از دستگاهها در حوزه زنان و برخی در حوزه جوانان و برخی هم در حوزه کودک و نوجوان وظایفی را برعهده دارند. آیا این دستگاهها به آسیبهای اجتماعی این اقشار هم توجهی دارند و اقدامی انجام داده اند که اثرگذار باشد؟ از طرفی دیگر تاریکی کوچهها باعث افزایش سرقتها از خانهها و خودروهای پارک شده در کوچهها، زورگیری و… شده است و نسبت به رفع این موضوع نیز تاکنون اقدام مناسبی صورت نگرفته است. کودکان کار در حال افزایش است و…. بایستی نگاه به حوزه آسیبهای اجتماعی در استان تغییر کند و برای پیشگیری و مهار و درمان آن اقدام موثر و مشهود وجود داشته باشد.
ثبت دیدگاه