دریانیوز// موفقیت برای هر فرد معنایی متفاوت دارد. برای یکی رسیدن به پول و ثروت موفقیت است. برای دیگری موفقیت مساوی است با جایگاه اجتماعی. برای فرد دیگر موفقیت در داشتن شغل خوب، برای دیگری داشتن رابطه ی خوب و برای یک فرد معتاد دستیابی به مواد مورد نیازش است. اما آنچه مهم است نقطه ی اشتراکی است که بین همه ی آنها وجود دارد و آن هم رسیدن به خواسته و هدف مورد نظر آنهاست .انسان ها به دنبال شکست خوردن نیستند. هیچ کس آرزوی بدبخت و بی چاره شدن را ندارد.
برعکس همه به دنبال پیشرفت، بهتر شدن و و ارتقا یافتن هستند یعنی رسیدن به مقصد.مهمترین موضوعی که در آغاز راه باید بدانید این است که چه می خواهید، تا بتوانید در مسیر رسیدن به آن حرکت کنید.باید سه مورد مقصد،ارزش و هدف را برای رسیدن به موفقیت مورد توجه قرار داد.۹۷% انسانها، بی هدف هستند. تلاش می کنند اما نمی دانند به کجا می خواهند بروند. مثل فرفره ای که به دور خود می چرخد. و تنها ۳% هستند که در صفی می ایستند که روز به روز ، رو به جلو می رود. پس فرفره ای نباش که به دور خودش می چرخد. هدف داشته باش.همه ی ما خوب می دانیم که در زندگی چه چیزی را نمی خواهیم.
اما خیلی ها نمی دانند که در زندگی چه چیزی را می خواهند.مقصد یعنی از مبدا و نقطه ای که الان در آن هستی(نقطه ی موجود) و رسیدن به جایی که دلخواه توست، که آن نقطه ی مطلوب است.تصمیم بگیرید که بدانید به کدام سمت می خواهید حرکت کنید. خودتان سرنشین و راننده ی ماشین زندگیتان باشید. مانند همستری که در چرخی که در آن قرار دارد درجا می زند.مقصد یعنی جایی که الان هستی و ارزشها از دل مقصد بیرون می آید.ارزشها که دقیق شوند و خواسته ها روشن و واضح شوند، تبدیل به هدف می شوند.موفقیت یک مقصد است. در راه تبدیل مقصد به ارزش ها سوالاتی پیش می آید؟
سوال: موفقیت را در چه می بینی؟ آرامش، یاد خدا، سفر به دور دنیا، رسیدگی به خانواده و…
جوابها ارزش های شماست. ارزشها که مشخص و دقیق شوند به هدف تبدیل می شوند. هر فرد ارزشهای خودش را تعیین می کند.هرچه ارزشها دقیق تر، هدف قابل دسترسی تر است. وقتی دقیقا بدانیم چه می خواهیم و برای چه زمانی، ذهن ما در گیر آن می شود و احتمال رسیدن به آن را بیشتر می کند.هدف همانند یک چک است که اگر تاریخ، مبلغ، امضا و موجودی حساب نداشته باشد نقد نخواهد شد. باید بانک،زمان، تاریخ، مبلغ،امضا و موجودی چک واضح و روشن باشد.اگر شما به بانک مراجعه کنید و بگویید پول می خواهم، زود می خواهم. آیا به شما پولی داده می شود؟
مثال: می خواهم ادامه تحصیل دهم.
سوال: چه سالی؟ چه رشته ای؟ چه زمانی؟ کجا؟ جوابها که مشخص شد ذهن درگیر می شود.در هدف باید چند اصل مورد توجه قرار گیرد و واضح و روشن باشد: قابل دسترسی و دست یافتنی باشد، واقع گرایانه باشد نه از روی ابهام، زمان بندی داشته باشد(بلند مدت، میان مدت، کوتاه مدت)، اقدام و عمل و تعهد به آن.بعد از آن مساله تلاش و پشتکار است. بارها در قرآن تکرار شده که هیچ چیز برای انسان اتفاق نمی افتد جز با سعی و کوشش او.
حضرت علی(ع) موفقیت را در یک چیز می داند و آن پشتکار است.موفقیت: اگر سعی و تلاش کنید و در کنارش توکل داشته باشید، با برنامه ریزی و تعهد به برنامه ریزی و داشتن نظم و انگیزه، به آن می رسید. اما اگر فقط بنشینید و از مشکلات بگویید و غر بزنید هیچ اتفاق قشنگی رقم نمی خورد و فقط از شما انرژی می گیرد. بعد از تحقیقات دانشگاهی دانشگاه استنفورد آمریکا، در مورد گله و شکایت، بر سر درب آن نوشته شد: گله و شکایت انسان را کودن و خنگ می کند.
* عزم را جزم کنید
با یک برنامه ریزی منطقی و تلاش درست می توانید به موفقیت برسید. این دو، عامل بسیار مهمی هستند که باید در نظر داشته باشید. حقیقت این است که آسانسوری برای موفقیت وجود ندارد و نمی توان یک شبه سوار آسانسوری شویم و دکمه ی آسانسور را بزنیم و به طبقه ی دهم برویم. بلاخره باید برای طی کردن مسیر موفقیت و رسیدن به آن، زمان گذاشت. در غیر این صورت از موفقیت لذت نخواهید برد. شروع برنامه ریزی باید سبک باشد. آهستگی و پیوستگی برنامه ریزی باعث آسان شدن کار می شود.
برنامه و هدف سنگین نباشد که مساله ی مقاومت پیش نیاید. برنامه ریزی مهم است اما تعهد به انجام آن مهمتر است. پس آهسته و پیوسته به سمت مقصد پیش بروید و از قانون «یک اپسیلون» استفاده کنید. قانون یک اپسیلون به ما می گوید اندازه ی اقداماتت را آنقدر کوچک کن که مغزت با تو مخالفتی نکند و بتواند بپذیرد و در نهایت همراه تو باشد. مثلا اگر می خواهی درس بخوانی، ابتدا انتخاب تو، صفحات کم باشد. مثلا ۱۰ صفحه از یک کتاب ۲۰ صفحه ای. اما اگر یک دفعه ۵۰ یا ۱۰۰ صفحه انتخاب کنی مغز مقاومت می کند و شروع می کند به بهانه آوردن. پس قدم های کوچک و اقدامک ها ، ولی به صورت مداوم و پیوسته. پس بیایید اندازه ی قدم هایتان را آنقدر کوچک کنید تا مغزتان در مسیر همراهتان باشد.
هر روز تعداد صفحات کتاب و ساعات خواندن را چند صفحه و چند دقیقه بیشتر کنید و در این روش پایدار و مستمر باشید.کسی در موفقیت می تواند پایدار باشد که تلاش کرده باشد و سالها رفته تا به جایی رسیده. چون بنیه ی او در این مسیر قوی شده. کسی که یک شبه به جایی رسیده یک شبه هم سقوط می کند. مثل عروسک پوشالی و تو خالی، پشتکار و تعهد به آن، تنها مرز بین شکست و موفقیت است.پس عزیزان این را بدانید که لازمه ی موفقیت، برنامه ریزی و پشتکار است و راز موفقیت در آهستگی و پیوستگی و استمرار در آن است. کسانی که این را رعایت کنند قطعا به موفقیت می رسند و عمل نکردن قطعا نرسیدن است.
پس گام اول را بردارید و آن چیزی نیست جز؛ « تصمیم و انتخاب به موفق شدن» بذر شکست یا ابزار موفقیت هردو در دستان شماست اما میل به موفقیت و تلاش اولین پیش شرط موفقیت است. و در انتها؛ رسیدن به هر هدف و موفقیتی، عشق می طلبد و بس.
ثبت دیدگاه