دریانیوز// جدا از فعالیت های عام المنفعه، باشگاه ها می توانند در امور فرهنگی هم نقش آفرین باشند اما نیستند! حداقل آن طور که در توان شان هست نیستند. آخرین تصویری که از حرکت جمعی باشگاه های لیگ برتری به خاطر می آوریم اتحاد بعد از وقوع زلزله دلخراش بم و البته حمایت از صیانت نام مقدس خلیج فارس بوده است. کلا در فوتبال ما هنوز کارهای فرهنگی نهادینه نشده است.
همه چیز در یکسری اقدامات قبل از مسابقات محدود می شود. در استان هرمزگان نیز تقریبا اقداماتی که تیم های لیگ یک و دو انجام می دهند به همین صورت است. برای مثال تلاش برای آزادی زندانیان مالی یا کارهای انسان دوستانه و منابع طبیعی از این دست هم از جمله اموری بوده که در لیگ های دنیا شاهد هماهنگی همه تیم های بزرگ برای تحقق آن هستیم.
به جرات می توان گفت اغلب مدیران باشگاه های ما هم تلقی درستی از معاونت فرهنگی و اقدامات آن ندارند وهمین مساله گره کاررا کورتر می کند.مدیران عامل براین باورندکه معاونت فرهنگی باید باشد صرفا برای این که( باشد) یکسری کارها که معمولا تکراری است و اگر دراین میان معاونی هم پیدا شود که جرات انجام کارهای بزرگ را داشته باشد، یا بودجه به او نمی رسدیا قدرت مانورش تا حد بسیار بالایی محدود خواهد شد. چون هنوز در باشگاه های ما عده ای تصور می کنند همه چیز تحت تاثیر نتایج بوده واگر تیم خوب نتیجه بگیرد، همه چیزخود به خود درست می شود! در چنین فضایی است که نه خبری از آموزش طرفداران است، نه برگزاری دوره های باز آموزی برای بازیکنان و نه فقط نتیجه و بس.
درسی از بکن باوئر
شاید بهترین مصداق برای درس گرفتن باشگاه های کشورمان پیرامون عملکرد کار گروه فرهنگی در باشگاه ها اتفاقی بودکه دردهه هفتاد برای بکن باوئر رخ داد. هنگامی که قیصر فوتبال آلمان در اوایل دهه هفتاد میلادی به بایرن مونیخ پیوست. این باشگاه برای آن کهَ صید بزرگ خود رادر دام حاشیه ها اسیر نبیند، چند معلم برایش استخدام کرد که همه موظف بودند زیر نظر معاون اجتماعی باشگاه و چیزی درحد همان معاون فرهنگی درایران کار کنند.بکن باوئر برای مصاحبه کردن معلم رسانه ای داشت. برای لباس پوشیدن یک مشاور در کنار خودش می دید، برای آداب ورفتار با بزرگان فوتبال آلمان و جهان یک نفربه او آموزش های لازم را می داد وحتی قبل از حضور در رستوران ها و تفریح هم باید حتما با یک شخص خاص که از قبل انتخاب شده بود، تماس می گرفت و با او باید مشورت می کرد.
سر انجام همه این آموزش ها ( که البته با تلاش خودش هم توام شد) این چیزی است که الان همه می بینیم یک جنتلمن واقعی که بارها گفته بخش اعظمی از اعتبارش را به خاطر آموزش های اوایل دهه هفتاد دارد. بدیهی است که هیچ کدام از باشگاه های ایرانی نمی توانند برای ستارگان شان این همه معلم بگیرند اما بدون شک می توانند در طول فصل برای نفرات دوره های آموزشی در باشگاه داشته باشند و مدیر عامل هم سرمربی و سایرین را مجاب به عمل به این دستورات کرده و با خاطیان برخورد جدی کند.
ثبت دیدگاه