دریانیوز// قصهگویی یکی از قدیمیترین و موثرترین روشهای انتقال دانش و فرهنگ به نسلهای آینده است. این هنر نه تنها به سرگرمی کودکان کمک میکند، بلکه تأثیرات عمیق و مثبتی بر رشد شناختی، اجتماعی و عاطفی آنها دارد. که در اینجا به ۱۰ مورد از آن اشاره می کنم.
تقویت تخیل و خلاقیت :
قصهها دنیای جدیدی را برای کودکان به تصویر میکشند و به آنها اجازه میدهند تا تخیل خود را پرورش دهند. این تخیل به آنها کمک میکند تا در حل مسائل خلاقانهتر عمل کنند. داستانها میتوانند به کودکان نشان دهند که چگونه میتوانند با چالشها روبرو شوند و راهحلهای جدیدی پیدا کنند.
توسعه مهارتهای زبانی:
گوش دادن به قصهها به کودکان کمک میکند تا دایره واژگان خود را گسترش دهند و مهارتهای شنیداری و گفتاری خود را تقویت کنند. آنها با ساختار جملات و نحوه بیان داستانها آشنا میشوند. این مهارتها در آینده به آنها کمک میکند تا در ارتباطات اجتماعی و تحصیلی موفقتر عمل کنند.
آموزش ارزشها و اخلاقیات:
قصهها معمولاً حاوی پیامهای اخلاقی و اجتماعی هستند که به کودکان کمک میکنند تا ارزشهای مهمی مانند دوستی، صداقت و همدلی را درک کنند. این داستانها میتوانند به عنوان الگوهایی برای رفتارهای مثبت در زندگی واقعی عمل کنند.
تقویت ارتباطات اجتماعی:
قصهگویی میتواند به عنوان یک فعالیت گروهی انجام شود که به کودکان کمک میکند تا مهارتهای اجتماعی خود را تقویت کنند و با دیگران ارتباط برقرار کنند. این فعالیتها میتوانند شامل بحث و تبادل نظر درباره داستانها، بازیهای نقشآفرینی و حتی نوشتن داستانهای جدید باشند.
کاهش استرس و اضطراب:
قصهها میتوانند به عنوان یک ابزار آرامشبخش عمل کنند و به کودکان کمک کنند تا احساس امنیت و آرامش بیشتری داشته باشند. داستانهای مثبت و شاد میتوانند به کودکان کمک کنند تا احساسات منفی خود را کاهش دهند و به آنها امید و انگیزه بدهند.
تقویت حافظه:
به خاطر سپردن جزئیات داستانها و شخصیتها به کودکان کمک میکند تا حافظه خود را تقویت کنند و توانایی یادآوری اطلاعات را افزایش دهند. این مهارتها در یادگیری دروس مدرسه و دیگر فعالیتهای روزمره بسیار مفید هستند.
ایجاد حس همدلی:
قصهگویی به کودکان این امکان را میدهد که از دیدگاههای مختلف به داستانها نگاه کنند و احساسات شخصیتها را درک کنند. این تجربه به آنها کمک میکند تا حس همدلی و درک بیشتری نسبت به دیگران پیدا کنند.
تقویت تمرکز و توجه:
گوش دادن به یک داستان نیاز به تمرکز دارد. این فعالیت میتواند به کودکان کمک کند تا توانایی توجه و تمرکز خود را تقویت کنند، که این مهارت در یادگیری و فعالیتهای روزمره بسیار مهم است.
ایجاد پیوند عاطفی:
قصهگویی میتواند به عنوان یک فعالیت مشترک بین والدین و کودکان عمل کند و پیوند عاطفی بین آنها را تقویت کند. این لحظات مشترک میتوانند به یادگاریهای شیرین تبدیل شوند و احساس نزدیکی و محبت را در خانواده تقویت کنند.
توسعه تفکر انتقادی:
قصهها میتوانند به کودکان کمک کنند تا سوالات بیشتری بپرسند و به تفکر انتقادی بپردازند. آنها میتوانند درباره تصمیمات شخصیتها فکر کنند و بررسی کنند که چه راههای دیگری وجود دارد.
فاطمه دمیرچی کارشناس ارشد روان شناسی بالینی در این مورد می گوید :گاهی تاثیر قصه بر زندگی کودک آنقدر مفید است که ده ها آموزش از آن عاجز است. قصه میتواند سرگذشت انسانی باشد که از جمع خسته شده است و از آن دوری میکند. ولی همین دوری، نیاز او را برای برگشتن و پیوستن به جمع، برای خود او روشن میکند و فرد گریزان از جمع را به جمع باز میگرداند.
به این ترتیب درمانجو، از طریق قصههای مناسب با مشکلات و مسایل زندگی آشنا میشود و مهارت اجتماعی بیشتری به دست میآورد داستان شنل قرمزی ممکن است در نظر اول خیلی پیش پا افتاده به نظر بیاید، اما تمثیل خیلی خوبی برای یاد دادن این موضوع است که هر کسی شایسته دوستی نیست نباید هرگز به غریبهها اعتماد کرد.قصه در رشد روانی و اخلاقی کودکان تأثیر بسیار دارد.
قصه، پلی است میان کودک و دنیای اطراف او. قصه مستقیماً در تخیل کودک تأثیر میگذارد و به تخیلات کودکانه او، جهت میدهد. مشاوران و روانشناسان کودک نیز در رویکرد تحلیلی، شناختی و رفتاری کودکان، فقدانها را پیدا میکنند و کودک را به صورت غیر مستقیم برای ایجاد تغییرات، آماده میسازند. مثلا قصه یا کتابی که برای کودک خوانده میشود، میتواند «نه گفتن» را به کودک آموزش بدهد و یا این توانایی را در او بیدار و تقویت کند.
قصه گویی میتواند یک راهکار مناسب برای آموزش شیوههای درست زندگی به کودکان باشد و قصهها در جهت دادن به افکار و تخیلات کودکان و نشان دادن مفاهیم درست فرهنگی، بسیار مؤثرند.قصه درمانی یکی از فنون روان درمانی است که در کنار رویکردهای روانشناسی، کودک را برای مقابله با اضطرابها و هراسها آماده میسازد و میتواند بسیاری از مفاهیم آموزشی در حوزههای فرهنگ، اخلاق، بهداشت و یا دانشهای مختلف را، بدون آن که مستقیما به باورهای او ضربه بزند یا در کودک مقاومت منفی و احساس لجبازی ایجاد کند، به کودک انتقال دهد؛ چرا که یک فرد در دوران کودکی (۳ تا ۹ سال) در بحران لجبازی است و وقتی شما مستقیما او را از انجام دادن کاری منع کنید، میکوشد دقیقا برعکس رفتار کند. حال آن که با قصهگویی میتوان به طور غیر مستقیم، بر رفتارهای غلط کودک تأثیر مثبت گذاشت و او را به فکر کردن واداشت.
در نهایت، قصهگویی نه تنها یک سرگرمی لذتبخش است، بلکه ابزاری قدرتمند برای یادگیری و رشد کودکان به شمار میرود. والدین و مربیان باید به اهمیت این فعالیت توجه کنند و آن را به عنوان بخشی از برنامههای آموزشی و تفریحی کودکان خود قرار دهند. با ایجاد فضایی مناسب برای قصهگویی و تشویق کودکان به بیان داستانهای خود، میتوانیم به رشد و توسعه آنها
کمک کنیم.
ثبت دیدگاه