دریانیوز: وقتی برای کسانی که بندرعباس یا استان هرمزگان نیامده اند، از اینجا بگویید، با خودشان تصور می کنند هرمزگانیها و بندری ها در بهترین شرایط زندگی می کنند و بقول معروف وضع شان کویت است وخبر ندارند که این استان در فقر و فلاکت، بیکاری، گرانی و…. در صدر استانهای کشور قرار دارد و گویا مسئولان در ادوار مختلف به این افتخارآفرینی و کسب رتبه برتر فخرفروشی کرده که تلاشی برای تغییر این وضعیت نداشته اند. در مناطق روستایی دور ونزدیک و محلات حاشیه ای حتی در شهر بندرعباس خانواده هایی هستند که برای معیشت، درمان، مسکن، اجاره و اشتغال و… درماندهاند و از آن طرف هرمزگانی ها سهم چندانی حتی در اشتغال صنایع و بنگاه های اقتصادی، پالایشگاه ها، گمرکات، بنادر و… ندارند و مجبورند به مشاغل کاذب روی بیاورند و برچسب قاچاقچی بخورند و در این مسیر نیز برخی جانشان را از دست بدهند. در روستای تیرور شهرستان میناب که خانوادههای محروم زیادی زندگی می کنند، هنگامیکه از برخی از کودکان و نوجوانانش می پرسیم که از آرزوهای شان بگویند، می گویند که داشتن لباس، دمپایی و کفش، غذای خوشمزه، اسباب بازی، درس خواندن، رفتن برای درمان پیش پزشک و… آرزوی شان است.
برخی خانواده ه ها برای تامین شیرخشک و پمپرس بچه هایشان با مشکل مواجهند. برخی خانه های فرسوده شان را نمی توانند تعمیر کنند وبرخی توان درمان و… هم ندارند. برخی هم که حتی تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند واما بازهم مشکل دارند. البته چنین مواردی در بیشتر مناطق استان داریم و فقر و محرومیت خانواده ها باعث شده است تا بسیاری از خانواده ها حتی نتوانند سه وعده غذایی را در برنامه داشته باشند و از خوردن ماهی، میگو، گوشت، مرغ و… محروم باشند وبه همین دلیل میزان سوء تغذیه که منجر به انواع بیماری ها نیز شده است،در استان بسیار بالاست و از آن طرف همین قشر توان درمان را هم ندارند و هزینه های سنگین ویزیت و دارو، آزمایشات، سونوگرافی و… از یک طرف، یافتن پزشک متخصص و فوق تخصصی که بیماری شان را در کمترین زمان ممکن تشخیص دهد، نیز دغدغه هایی هست که باعث شده است بیشتر محرومان نتوانند برای درمان شان اقدام و یا درمانشان را تکمیل کنند وبارها در دو دهه اخیر مشاهده کردهام بیمارانی بدلیل عدم بضاعت مالی برای درمان، چشم، گوش، دست، پا و… و حتی جان شان را از دست دادهاند و به همین دلیل بارها نوشته ایم که نیاز است یک درمانگاه و کلینیک یا بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی خیریه در استان برای درمان محرومان راه اندازی شود تا هیچ محرومی بخاطر هزینه درمان دغدغه ای نداشته باشد وجانش را از دست ندهد. برای رفع محرومیت و فقر وفلاکت و بیکاری در استان نیاز است که اولا دولت برنامه های حمایتی از محرومان را در استان داشته باشد و بخشی از درآمد استان به مردم این منطقه اختصاص یابد.
دوم بایستی صنایع وبنگاه های اقتصادی و معادن و… زمینه اشتغال جوانان هرمزگانی را فراهم کنند ونیروهای موردنیازشان را از سایر استان ها تامین نکنند و اداره کل آموزش فنی و حرفهای و دانشگاه ها نیز نیروی مورد نیاز صنایع و معادن را تربیت کنند. همچنین این صنایع در راستای انجام مسئولیت های اجتماعی شان، گام های اساسی را برای رفع فقر و محرومیت در مناطق روستایی و حاشیه ای استان بردارند و مالیات و عوارض شان را بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم در استان محل فعالیت یعنی هرمزگان بپردازند و حسابهای بانکیشان را به استان منتقل نموده و امورات بیمه ای شان را هم در استان داشته باشند. کسانی که از مقابله با قاچاق می گویند و بین قاچاق سازمان یافته و افرادی که برای امرار معیشت تعدادی کالا جابجا می کنند وبه اصطلاح کولبری می کنند، بایستی تفاوت قائل شوند وبرای اشتغال جوانان هرمزگانی نیز تدبیری بیندیشند، زیرا امربه معروف و نهی از منکر در قرآن در کنار هم قرار گرفته است و در بعد اجتماعی، اقتصادی و اشتغال شاید بتوان گفت اول بایستی شرایط اشتغال این جوانان را فراهم نموده و امر به این مشاغل نموده و سپس از مشاغل کاذب نهی کرد. فقر و محرومیت فعلی هرمزگان زیبنده و سزاوار این مرزداران و مرزبانان نیست و بایستی برای زدودن زنگارهای محرومیت، شعار نداد و عمل کرد. سواره ها باید درد پیادهها را بدانند و بهتر است مدتی پیاده شوند. مدیران، نمایندگان مجلس و شوراها و… باید بدانند حال که مسئولیتی را پذیرفته اند، بایستی پاسخگو باشند. به آنها توصیه می کنم برنامه زندگی پس از زندگی و آیات قرآن و روایات و احادیث را ببینند تا بدانند که حتما بایستی پاسخگو باشند ودرد و رنجی که مردم بدلیل کوتاهیشان در انجام مسئولیت متحمل می شوند را اینها بایستی پاسخ دهند و مجازات دارد و آنهایی که پیگیر امورات مردم هستند، پاداش دنیوی واخروی دارند. این فقر و رنج و زجرهای هرمزگانی ها که در سرزمین گنج و دریا متحمل میشوند، بدلیل کوتاهی مدیران در حوزه ها و ادوار مختلف است و بطور حتم بایستی پاسخ کوتاهی شان در تضییع حقوق مردم و محرومان و ایتام را هم بدهند.
جوانان و زنان و مردانی که برای امرار معیشت دل به دریا و جاده می زنند و برچسب قاچاقچی می خورند و جان شان را هم ازدست می دهند، متولیان اشتغال که کوتاهی کرده اند، در مرگ این عزیزان مقصرند و باید پاسخگو باشند. چرا در این سرزمینی که برای مردمان سایر نقاط کشور شغل وجود دارد، برای هرمزگانی ها شغل نیست و آنها مجبورند به سمت مشاغل کاذب بروند؟ چرا به آنها مجوز صیادی و… داده نمی شود و می گویند ذخایر دریا تهدید می شود و از طرفی به کشتی ها موسوم به چینی برای صید ترال و جاروب کردن دریا مجوز صادر شد و گویا آنها ذخایر دریایی را تهدید نمیکنند؟ چه دست هایی پشت پرده وجود دارد؟ چرا هرمزگانی ها برای درمان بایستی همچنان به سایر استانها بروند و همچنان در فقر امکانات و تجهیزات درمانی و تخت بیمارستانی و کمبود پزشک و پرستار و… قرار داریم و مردم و بیماران تاوانش را می دهند؟ چرا کودکان، نوجوانان و جوانان و… در استان و حتی شهر بندرعباس در حسرت شهربازی، اماکن تفریحی، فرهنگی، ورزشی، آموزشی مناسب و… باشند؟ چرا هرمزگان هنوز استان کمبودهاست؟ چرا طرح ملی جهش تولید مسکن در شهربندرعباس هنوز اجرا نشده است و ۷ماه تاخیر در ثبتنام داریم و مهلتی برای جولان مافیای مسکن در این شهر فراهم شد و هیچکس هم خود را پاسخگو ندانست؟ هرمزگان سرزمین اجحاف در حق بومیان است و هیچ پاسخگویی هم وجود ندارد که این شرایط باعث شده است هرمزگانی های دریا دل در سرزمین پر از گنج، بجای زندگی در قصر ورفاه و آسایش، همچنان در رنج و فقر وفلاکت و محرومیت باشند و حتی دوسوم محلات شهربندرعباس در حاشیه نشینی غرق باشد و از کمترین امکانات محروم و ساکنانش همچنان از تبعیض و بی عدالتی گلایه مندند.
ثبت دیدگاه