دریانیوز// جهان سرشار از میراث است. هر شهر و دهکدهای چند بنا یا مکان تاریخی، مجموعهای از صنایع دستی، سـنت یـا رسمی محلی دارد که حفظ آن ها سبب ارتباط ساکنان با گذشته خود میشود.
هر جامعهای دارای تـاریخ، آداب و رسـوم، عـقاید، ادبیات، هنرها و آثار فرهنگی منحصر به خود میباشد که آن را از سایر جوامع متمایز ساخته و فرهنگ آن جـامعه را تـشکیل مـیدهد. نوع رفتار مردم، آداب و رسوم، جشن ها و سوگواری ها، فرهنگ هر منطقه را به وجود می آورد؛ در تعریفی دیگر فرهنگ، عقاید و آداب و رسومی است که از اوایل زندگی انسان ها تا امروز پدید آمده است.
فرهنگ چند هزار ساله ایران، آثـار و بـقایای زنـدگی، حکومتها و مردم متفاوتی را حـفظ کـرده اسـت که هر فرد ایرانی باید وطن خود و آثار دورههای مختلف آن را بهتر بشناسد تا به کار پدران خود در ساختن بـناها، مـساجد زیبا، کـاروانسراها، پلها و هزاران شاهکار دیگر ارج بگذارد و از وجود این آثـار بـه خود ببالد. میراث فرهنگی به کلیه آثار باقی مانده از گذشتگان گفته می شود که دارای ارزش فرهنگی باشد؛ در واقع میراث فرهنگی شناسنامه و ثروت یک ملت است که سابقه تاریخی آن را نشان می دهد.
میراث فرهنگی و فرهنگ چنان استوار به هم تابیده و درهم پیچیده اند که تفکیک و مجزا کردن یکی از دیگری کار دشوار و پیچیده ای است. همه ما در بستر میراث فرهنگی خود جاری هستیم، در فضای آن زندگی می کنیم، آن را می آفرینیم و در آن آفریده می شویم. توقف میراث فرهنگی، یعنی توقف تاریخ و فرهنگ آدمی؛ یعنی توقف حیات بشر تاریخمند. واضح است که فرهنگ و میراث فرهنگی یکباره حاصل نشده است؛ بلکه بر اثر
تلاش ها و تجربه های انسان طی قرون متمادی به دست آمده است؛ حتی جنگ ها، زوال تمدن ها، فروپاشی حکومت ها و بسیاری از عوامل دیگر نتوانسته است آنها را نابود سازد.
میراث فرهنگی، جلوه زیبایی های روح بشر و ظرافت های فکری او است. توجه به آثار فرهنگی گذشته، چسبیدن به بقایای پوسیدۀ شاهان و فرمانروایان جبار تاریخ نیست؛ بلکه مسئله، حفظ معماری و هنری است که از سپیده دم تاریخ شکل گرفته و بارور شده است و پس از نوسان هایی امروزه به ما رسیده است. فرهنگ کشور ایـران بـه عنوان یکی از تمدنهای بزرگ بـشری بـرخلاف بسیاری از تمدنهای باستانی، تداوم و پیوستگی حیات خود را تا به امروز حفظ کرده و به عنوان بـخش مـهمی از تمدن و فرهنگ بشری که دارای میراث فرهنگی ارزشمندی است، مورد توجه و عـلاقه مـردم مـختلف جهان است.
سـرزمین پهناور ایـران از نژادها و اقوام مختلفی تـشکیل شـده است و هرکدام از آنها، دارای هویت فرهنگی و تاریخی خاص خود میباشد که میتواند به منزله سرمایه فـرهنگی و اجـتماعی آن محسوب گردد.ایرانیان در زمینه های گوناگون فنی و هنری نظیر معماری، شیشه گری، پارچه بافی، فلزکاری، ضرب سکه، خط و نقاشی، در تکوین و تعالی تمدن بشریت سهم زیادی داشته اند. بنا به اعتراف باستان شناسان و مورخان، میراث تمدن و فرهنگ مشرق زمین، به فراوانی مورد استفاده و اقتباس مردم مغرب زمین قرار گرفته است؛ اما متاسفانه مردم مشرق زمین از توجه به آثار و میراث فرهنگی خود غفلت ورزیده اند و بسیاری از این آثار ارزشمند به یغما رفته است و اکنون، یا در موزه های معروف جهان جای دارد و یا در کتابخانه های آنان نگهداری می شود.
بـرنامهریزان و سـیاستگذاران فرهنگی کشور باید نسبت به حفاظت و مرمت میراث فرهنگی اقدام نمایند. چه بسیاربناهای فرهنگی در کشور وجود دارد که به دلیل عدم برنامهریزی و مدیریت صحیح تخریب مـیگردد و جـلوهای از فـرهنگ ملی و میراث فرهنگی از بین میرود. میراث فرهنگی، پدیدهای غیر قابل تکرار است و بـا تخریب بناهای فرهنگی و تاریخی یک قوم، گوشهای از فرهنگ وتاریخ آنان از بین خواهد رفت که غیر قابل بازگشت اسـت. بـسیاری از بـناهای فرهنگی در حال تخریب است که با مدیریت صحیح و حفاظت و مرمت این آثـار مـیتوان به غنای فرهنگ ملی و محلی اهتمام ورزید.
با محو شدن آثار فرهنگی، پیوند نسلهای کنونی و آینده، با گذشته فرهنگی و تـاریخی خـود گسسته میشود. بدیهی است نسلی که گذشته فرهنگی خود را ازدست داده باشد؛ فاقد هویت فـرهنگی مـیگردد و آمـادگی پذیرش هرگونه عنصر فرهنگی جدید که به وی عرضه میشود را داراست که این موجب شکلگیری نسلی بدون هـویت مـیگردد و این نسل با گذشته فرهنگ خود، پیوندی ضعیف داشته و یا فاقد آن میباشد.
ثبت دیدگاه