دریانیوز// در سالهای اخیر، پدیده سگگردانی در معابر عمومی شهر بندرعباس، که تا پیش از این عمدتاً در میان گروههای خاصی از جوانان و نوجوانان مشاهده میشد، به تدریج در میان میانسالان و حتی سالمندان نیز رواج یافته است.
این تغییر الگوی رفتاری، نه تنها بازتابی از تحولات فرهنگی و اجتماعی در جامعه شهری ماست، بلکه زنگ هشداری جدی درباره آسیبهای روانی، اجتماعی و تربیتی است که میتواند بر کودکان، نوجوانان و خانوادهها وارد شود.
پدیدهای نوظهور با رنگ و بوی غربی
سگگردانی، مفهومی که ریشه در سبک زندگی غربی دارد، در سالهای گذشته با رشد شبکههای اجتماعی، تبلیغات گسترده در فضای مجازی و نمایش سبک زندگی چهرهها، به تدریج وارد زیست اجتماعی برخی از اقشار شده است.
در بندرعباس، شهری که بافت مذهبی و فرهنگی آن همواره پایبند به ارزشهای سنتی و دینی بوده است، این پدیده بهصورت خزنده و آرام، کوچهها، پارکها و پیادهروها را درنوردیده است.تا دیروز، نوجوانانی دیده میشدند که با تقلید از آنچه در اینستاگرام و شبکههای ماهوارهای میدیدند، سگی کوچک را در پیادهروها میگرداندند و از این «نماد سبک زندگی خاص» عکس و فیلم تهیه میکردند.
اما امروز، صحنههایی از حضور برخی پیرمردان و زنان میانسال در حال سگگردانی نیز به چشم میخورد؛ آنهم نه در مکانهای خصوصی یا پارکهای مخصوص، بلکه در معابر عمومی، کنار فروشگاهها، مقابل مدارس و حتی در محوطه بازی کودکان.
آسیبهای روانی برای نسل در حال رشد
با توجه به آثار روانی این پدیده بر روی کودکان، کودکانی که در سنین پایین با ترس از حیوانات رشد میکنند، به شدت در معرض بروز اختلالاتی چون اضطراب، ترسهای مزمن و گوشهگیری هستند. اگر کودکی بارها و بارها با صحنه سگگردانی در محیطی که باید برایش امن باشد روبهرو شود، ممکن است حتی از حضور در فضای آزاد امتناع کند، این مسئله در محلههایی که زیرساخت فرهنگی، آموزشی و خدمات روانشناسی کافی ندارند، میتواند به بحران تربیتی منجر شود.
پدر و مادرها چه میگویند؟
در بازدید میدانی از چند منطقه پررفتوآمد شهر نظیر برخی پارکها و پیادهراه ساحلی، شاهد نگرانی عمیق خانوادهها بودیم.یکی از مادران که فرزند چهارسالهاش با دیدن سگی در قلاده جیغ کشیده بود، میگوید: بچهام دچار ترس شدیدی شده. شبها خواب نمیبرد و مرتب کابوس میبیند.
ما چه گناهی کردهایم که باید این رفتارهای غیرمتعارف را تحمل کنیم؟ پدر دیگری که در حال پیادهروی با فرزندش بود، نیز میگوید: «قانون داریم، ولی اجرا نمی شود. مگر میشود سگ را آورد وسط فضای عمومی و انتظار داشت همه بپذیرند؟
خانمی جوان که دو فرزند خردسال خود را به پارک آورده بود گلایه کرد و گفت: فرزندان من با دیدن افراد سگگردان در پارک، بارها از من خواستهاند که برایشان سگ بخرم. این موضوع نگرانکننده است، چون ممکن است بهمرور زمان این رفتار برایشان به یک خواسته جدی تبدیل شود و تصور کنند که داشتن سگ و قدم زدن با آن در خیابان یا پارک، یک سبک زندگی عادی و قابلقبول است.
وی بیان کرد: در حالیکه ما تلاش میکنیم فرزندانمان را با فرهنگ بومی و دینی خود تربیت کنیم، با صحنههایی مواجه میشوند که میتواند الگوهای رفتاری غلط را در ذهنشان تثبیت کند. این یک آسیب خاموش است که شاید خیلیها متوجه آن نباشند.
قانون چه میگوید؟
طبق ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی، هر عملی که تهدیدی علیه بهداشت عمومی تلقی شود، جرم محسوب میشود. همچنین، دستورالعملهای صریحی از سوی وزارت کشور و نیروی انتظامی درباره ممنوعیت سگگردانی در معابر عمومی وجود دارد، با این حال، ممنوعیتها در عمل، نادیده گرفته میشوند و شهروندان متخلف با خیال آسوده به سگگردانی در معابر عمومی میپردازند.
فرهنگسازی یا برخورد قاطع؟
در شرایطی که جامعه هنوز آمادگی پذیرش حضور حیوانات خانگی در فضاهای عمومی را ندارد، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که فرهنگسازی بدون ابزار قانونی مؤثر، بینتیجه خواهد بود. بنظر میرسد، وقتی اکثریت جامعه آمادگی فرهنگی برای یک پدیده را ندارد، باید پیش از آنکه ناهنجاری به هنجار تبدیل شود، با استفاده از رسانه، آموزش و در مواردی هم برخورد قانونی، مسیر اصلاح را هموار کرد.
شهر، مال همه ماست
شهر بندرعباس، شهری با سابقهای غنی از همزیستی مسالمتآمیز اقوام و فرهنگهاست. اما این همزیستی، نباید بهانهای برای تسامح در برابر رفتارهایی شود که امنیت روانی و اجتماعی را تهدید میکنند. کوچهها، پیادهروها، پارکها و فضاهای عمومی، ملک شخصی افراد نیست؛ فضایی است برای همه، بهویژه کودکان، مادران، سالمندان و افرادی که ممکن است با هر حیوانی احساس ناامنی یا ناراحتی کنند.
بازدید میدانی خبرنگار دریا
به یکی از مراكز پتلندهای سطح شهر بندرعباس سر زدم؛ فروشگاهی شیک و پر زرق و برق، با قفسههایی پر از غذاهای رژیمی، لباسهای رنگارنگ، عطر و اسپری، لوازم آرایشی و اسباببازیهایی مخصوص حیوانات خانگی. چیزی که بیش از هر چیز توجه مرا جلب کرد، قیمتهای نجومی و استقبال گرم مشتریان بود. شاهد بودم که برای یک جلسه ویزیت ساده نزد دامپزشک، صاحبان سگها و گربهها مبالغی بین ۳۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان پرداخت میکردند؛ آن هم برای مسائلی مثل خارش پوست یا مشاوره تغذیه!
در بخش فروش لوازم جانبی، بانویی در حال انتخاب ژاکت زمستانی برای سگ نژاد پودل خود بود و با افتخار میگفت: «سگ من باید شیکپوش باشه، اینها هم عضوی از خانواده هستن.» قیمت آن لباس کوچک، چیزی نزدیک به یک میلیون و دویست هزار تومان بود. کمی آنسوتر، مرد جوانی با سبدی پر از خوراکیهای خارجی، شامپوهای مخصوص و قلادههای تزئینشده منتظر نوبت پرداخت بود؛ مجموع خریدش از مرز دو میلیون تومان گذشته بود.
این تضاد آشکار در شهری مثل بندرعباس، جایی که بسیاری از خانوادهها در محلههای کمبرخوردار هنوز برای تأمین نان شب، هزینههای درمان یا خرید لوازمالتحریر فرزندان خود مشکل دارند، بسیار تلخ و نگرانکننده است. پدیده حیوانگردانی و خرجهای افراطی برای نگهداری از سگها و گربهها در حالی رو به گسترش است که به نظر میرسد این روند، نه از روی نیاز عاطفی یا پزشکی، بلکه بیشتر بهمثابه نوعی سبک زندگی تقلیدی و ابزار تفاخر اجتماعی در حال شکلگیریست.
این شکل از حیواندوستی، بیش از آنکه ریشه در فرهنگ مراقبت از حیوانات داشته باشد، محصول الگوگیری ناآگاهانه از شبکههای اجتماعی و سبک زندگی غربی است که حالا دارد در پارکها، مراکز خرید و حتی کوچهپسکوچههای شهر نمود پیدا میکند. موضوعی که بدون تردید باید با نگاه فرهنگی، اجتماعی و حتی آموزشی مورد بررسی قرار گیرد، پیش از آنکه آسیبهای آن – بهویژه برای نسل کودک و نوجوان – عمیقتر شود.
بنابراین سگگردانی، اگرچه ممکن است از منظر برخی، سبک زندگی، محبت به حیوانات یا حتی نوعی تفریح باشد، اما در فضای عمومی شهر، تبعاتی دارد که نمیتوان نادیده گرفت. وقت آن رسیده است که مسئولان دستگاههای ذیربط استان هرمزگان با درک حساسیت موضوع، نسبت به اصلاح این رفتار اجتماعی اقدام کنند تا شهرمان، همچنان امن، آرام و قابلاعتماد برای نسل آینده باقی بماند.
ثبت دیدگاه