دریانیوز// در ارديبهشتماه سال ۱۴۰۴، قرار است رئيسجمهور در ششمين سفر استاني خود به هرمزگان قدم بگذارد؛ استاني که با وجود عنوان پرطمطراق «قطب اقتصاد و تجارت کشور»، در زير پوست خود با چالشهايي عميق و دردناک دستوپنجه نرم ميکند.
هرمزگان، سرزميني با مردماني صبور و رنجکشيده، در حالي که بنادر و صنايع عظيمش چرخ اقتصاد ملي را ميچرخاند، خود در فقروفلاکت، بيکاري و محروميت عميق غوطهور است. اين سفر ميتواند نقطه عطفي باشد، اما تنها در صورتي که رئيسجمهور و هيئت همراهش محروميت اين استان را نه صرفاً در گزارشها و آمارها، بلکه با گوشت و پوست خود باور کنند و مصوباتي عملي و مؤثر براي رفع اين محروميتها به ارمغان آورند.هرمزگان، با موقعيت استراتژيک و نقش بيبديلش در تجارت و اقتصاد کشور، ميتوانست الگويي از توسعه و رفاه باشد، اما واقعيت چيز ديگري است.
اين استان در شاخصهايي چون فقر، بيکاري و بيعدالتي در صدر جدول استانهاي کشور قرار دارد. مردمان اين خطه، که بايد از مواهب اقتصادي سرزمينشان بهرهمند شوند، سالهاست در حسرت سهمي عادلانه از اين ثروت به سر ميبرند. تبعيض و بيعدالتي در حوزههاي مختلف، از آموزش و بهداشت گرفته تا مسکن و اشتغال، رنجي مضاعف بر دوش هرمزگانيها نهاده است.
سفر رئيسجمهور به هرمزگان فرصتي است تا اين نابرابريها مورد توجه قرار گيرد و دولت با نگاهي برابر به اين استان بنگرد، همانگونه که به ساير مناطق کشور نگاه ميکند. انتظار حداقلي مردم هرمزگان اين است که حداقل مانند ديگر استانها ديده شوند و از حقوقي برابر برخوردار گردند.
تهلنجي و عبور خودروها؛ قانوني که نابرابر اجرا ميشود و موجب رنجش اين مرزداران و مرزبانان شده است.يکي از موضوعات مهمي که رئيسجمهور بايد در اين سفر بررسي کند، اجراي قوانين مربوط به تهلنجي و عبور خودروها در هرمزگان است. اين قوانين در مناطق ديگر کشور چگونه اجرا ميشوند و در هرمزگان چه وضعيتي دارند؟ گاهي تهلنجي، که روزگاري راهي براي تأمين معيشت ساحلنشينان بود، امروز به برچسبي براي قاچاقچيخواندن جوانان اين منطقه تبديل شده است.
جواناني را مي بينيم که به دليل نبود فرصتهاي شغلي پايدار، به مشاغل کاذب و حتي خطرناک روي آوردهاند. رئيسجمهور بايد اين سؤال را مطرح کند: چرا در استاني که از نظر اقتصادي اينقدر غني است، زمينههاي اشتغال پايدار براي جوانانش فراهم نشده؟ چرا به جاي ايجاد فرصت، انگ قاچاق بر پيشاني آنها خورده است؟ آموزش؛ محروميتي که آينده هرمزگان را تهديد ميکند ،هم مورد غفلت دولتمردان در ادوار مختلف قرار گرفته است.در حوزه آموزش، هرمزگان با چالشهاي جدي مواجه است.
کمبود ۳۰۰ مدرسه و فرسودگي بيش از ۳۰۰ مدرسه ديگر، واقعيتي است که نميتوان ناديده گرفت. هر سال بر تعداد مدارس ناايمن افزوده ميشود و دانشآموزان در شرايطي نامناسب درس ميخوانند. استاندار هرمزگان نهضت ساخت و نوسازي مدارس را آغاز کرده، اما اين حرکت بدون حمايت دولت و مشارکت خيرين، صنايع و نهادهاي انقلابي به سرانجام نميرسد.
انتظار ميرود رئيسجمهور در اين سفر، اعتبارات لازم براي ساخت و تجهيز حداقل ۶۰۰ مدرسه را مصوب کند تا دانشآموزان در محيطي ايمن و مجهز تحصيل کنند و از خطر بازماندگي از تحصيل در امان بمانند.کمبود ۲۵۰۰ معلم و نبود امکانات کافي در دانشگاه فرهنگيان بندرعباس نيز از ديگر مشکلات است.
ساخت خوابگاه و کلاسهاي آموزشي براي دانشجو-معلمان ميتواند گامي در جهت رفع اين کمبود باشد. دانشآموزان هرمزگاني در شرايطي نابرابر با همسنوسالان خود در ساير استانها رقابت ميکنند؛ شرايطي که شانس قبولي آنها در دانشگاههاي برتر را کاهش داده و برخي را به ترک تحصيل سوق ميدهد.
عدالت آموزشي، حقي است که هرمزگان از آن محروم مانده و بايد در اين سفر مورد توجه جدي قرار گيرد.بهداشت و درمان هرمزگان؛ بحراني که جان ميگيرد و بايستي مورد توجه جدي رييس جمهور که خود وزير بهداشت هم بوده اند، قرار گيرد.
هرمزگان با کمبود شديد تخت بيمارستاني، پزشک، پرستار و تجهيزات درماني دستبهگريبان است. براي ام آر آي بايستي ماهها منتظر ماند و…. . بسياري از بيماران ناچار به سفر به استانهاي ديگر براي درمان هستند و محرومان، به دليل هزينههاي سنگين، گاه جان خود را از دست ميدهند.
رئيسجمهور بايد اين بحران را جدي بگيرد و مصوباتي براي بهبود زيرساختهاي درماني، افزايش تعداد پزشکان و تأمين تجهيزات لازم تصويب کند. استاني که نقش اقتصادي بزرگي دارد، نبايد در حوزه سلامت اينگونه محروم بماند. کمبود امکانات و افزايش آسيبهاي اجتماعي هم جدي است.کمبود اماکن ورزشي، تفريحي، آموزشي و فرهنگي و…. در هرمزگان، همراه با ضعف مديريت، به افزايش آسيبهاي اجتماعي دامن زده است.
محلات حاشيهنشين بندرعباس و ديگر مناطق در شرايط بحراني به سر ميبرند. بازگشايي معابر، بازسازي املاک فرسوده و ايجاد امکانات آموزشي و تفريحي در اين مناطق، نياز فوري است. در روستاها نيز، محرومان توان بازسازي خانههاي خود را ندارند و بدون حمايت، به حاشيه شهرها مهاجرت ميکنند. دولت بايد با تخصيص اعتبارات و جلب مشارکت صنايع، اين مشکلات را برطرف کند.
بحران مسکن در هرمزگان، بهويژه در بندرعباس، با گراني اجارهبها و کمبود واحدهاي مسکوني شدت گرفته است. احداث ۱۵ هزار واحد مسکن ملي در شمال بلوار شهيد رجايي با موانعي روبهروست. رئيسجمهور، وزير راه و شهرسازي و بانک مرکزي بايد اين موانع را برطرف کنند يا اراضي را به مردم واگذار نمايند تا خودشان خانههاي ويلايي ارزانتر و سريعتر بسازند.
اين اقدام ميتواند گامي در جهت کاهش فشار بر مردمي باشد که در شرايط سخت اقتصادي زندگي ميکنند.جادهها و زيرساختها؛ شاهراههايي هستند که در معرض نابودي قرار دارند. جادههاي ترانزيتي و محلي هرمزگان، بهويژه در شرق، بشاگرد، شمال و کوهشاه احمدي و…، وضعيت نامناسبي دارند. بارندگيها مسيرها را تخريب ميکند، ارتباط قطع ميشود و گاه بيماران جان خود را از دست ميدهند. نقاط حادثه خيز زيادي هنوز اصلاح نشده اند وتصادفات مرگبار را رقم مي زنند.
تخصيص اعتبارات براي احداث و ترميم جادهها، مطالبهاي حياتي است که بايد در اين سفر مورد توجه قرار گيرد. آب، برق و آبزيان؛ چالشهاي روزمره هرمزگاني ها هستند.کمآبي، قطعي مکرر برق و گراني آبزيان، زندگي را براي هرمزگانيها سختتر کرده است. در استاني ساحلي، حذف ماهي و ميگو از سفره مردم، پارادوکسي دردناک است. دولت بايد براي مديريت منابع آب، تأمين برق پايدار و کاهش قيمت آبزيان تدبيري بينديشد تا حداقل نيازهاي اوليه مردم تأمين شود.
بسياري از مردم هرمزگان در فقر مطلق به سر ميبرند و تنها بخشي از آنها تحت پوشش نهادهاي حمايتياند. معلولان نيازمند مسکن، ويلچر، سمعک و ديگر وسايل توانبخشياند، اما بهزيستي استان توان تأمين اين نيازها را ندارد. رئيسجمهور بايد مصوباتي براي حمايت از اين قشر تصويب کند.اشتغال پايدار؛ راهي براي نجات جوانان هرمزگاني است.
صنايع هرمزگان به بهانه نبود نيروي ماهر، از استخدام بوميان سر باز زدهاند، در حالي که اداره کل فنيوحرفهاي به جاي گسترش آموزش رايگان، مراکز خود را در يک دهه اخير واگذار کرده است. ايجاد فرصتهاي شغلي پايدار ميتواند جوانان را از مشاغل کاذب و قاچاق سوخت نجات دهد. اين موضوع نيازمند برنامهريزي جدي در سفر رئيسجمهور است.
زنان و خانواده؛ ستونهاي شکننده اي هستند که بايد ديده شوند.زنان بدسرپرست و فرزندان طلاق در هرمزگان با مشکلات عديدهاي روبهروند. حمايت از آنها ميتواند آسيبهاي اجتماعي را کاهش داده و بنيان خانوادهها را مستحکمتر کند. اين حمايت بايد در اولويت مصوبات سفر قرار گيرد.مسئوليت اجتماعي صنايع با مشارکت قطرهچکاني راه به جايي نمي برد.صنايع هرمزگان که سهم مردم از آنها انواع سرطان ها و بيماري ها، ترافيک و گراني بوده، در حوزه مسئوليتهاي اجتماعي عملکرد ضعيفي داشتهاند.
نماينده وليفقيه، نمايندگان مجلس و مردم بارها از اين موضوع گلايه کردهاند. رئيسجمهور بايد صنايع را ملزم به مشارکت جدي در مدرسهسازي، جادهسازي، احداث مراکز بهداشتي و فرهنگي، بازگشايي معابر در محلات حاشيه نشين و بافت فرسوده و بازسازي مناطق محروم کند.عدالت آموزشي و فرهنگي؛ رويايي دوردست براي دانش آموزان هرمزگاني است.
عدالت آموزشي، ورزشي و فرهنگي در هرمزگان وجود ندارد. دسترسي به امکانات براي خانوادهها و جوانان دستنيافتني شده است. افزايش مدارس و مراکز فرهنگي و همچنين مراکز کانون پرورش فکري، تأمين تجهيزات و راهاندازي کانون سيار براي مناطق محروم، ميتواند اين تبعيض را کاهش دهد. در حوزه قرآنآموزي نيز، خانوادهها به مراکز کافي دسترسي ندارند.
پرونده هاي مالياتي و مازاد درآمد؛ حقي ضايعشده هرمزگان است. بر اساس اعلام استاندار ،پرونده مالياتي ۴۰ بنگاه اقتصادي هنوز به هرمزگان بازنگشته و تخصيص ۵۰ درصد مازاد درآمد محقق نشده است. رئيسجمهور بايد دستور دهد اين حق قانوني به استان بازگردد تا صرف رفع محروميت شود. در واقع باور محروميت هرمزگان توسط رييس دولت چهاردهم و هيئت دولت، کليد تغيير و زدودن محروميت در اين استان است.هرمزگان، با وجود نقش اقتصادياش، در محروميت غرق شده است.
پايتختنشينان تصور ميکنند مردم اين استان در رفاهاند، اما واقعيت، زندگي اشتراکي در خانههاي اجارهاي و شرايط سخت است. رئيسجمهور بايد اين محروميت را باور کند و با مصوباتي عملي، تبعيض و بيعدالتي را پايان دهد. اين سفر ميتواند فرصتي براي بازگرداندن اميد به هرمزگانيها باشد، اما تنها با اقداماتي ملموس و نه وعدههاي توخالي.
ثبت دیدگاه