حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

دوشنبه, ۵ آذر , ۱۴۰۳ Monday, 25 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 3927 تعداد نوشته های امروز : 8 تعداد اعضا : 13 تعداد دیدگاهها : 127×
  • تقویم شمسی

    آبان ۱۴۰۳
    ش ی د س چ پ ج
        فروردین »
     123456789101112131415161718192021222324252627282930  
  • تورا درک می کنم…
    ۰۹ آذر ۱۴۰۱ - ۷:۰۸
    شناسه : 5374
    بازدید 1365
    13
    من کسی هستم که بیش از هرکسی، ریشه ی درد و رنج و بیماری را می شناسم و تورا درک می کنم، وقتی روی تخت بیمارستان خوابیده‌ای و با چشمانی خسته و دردمند به تعویض سُرُم نگاه می کنی سعی می کنم با چشمانم امید را به چشم هایت تزریق کنم.
    ارسال توسط : منبع : روزنامه دریا
    پ
    پ

    دریانیوز: سلام
    من را می شناسی؟
    من کسی هستم که بیش از هرکسی، ریشه ی درد و رنج و بیماری را می شناسم و تورا درک می کنم، وقتی روی تخت بیمارستان خوابیده‌ای و با چشمانی خسته و دردمند به تعویض سُرُم نگاه می کنی سعی می کنم با چشمانم امید را به چشم هایت تزریق کنم.
    از من دلگیر نباش، زمانی که در شلوغی بخش معطل میشوی، درحال مراقبت از چند بیمار به طور همزمان هستم، به من خرده نگیر اگر نمی‌توانم همه ی این کارها را همزمان انجام دهم.
    رسیدگی به کارهایت که تمام می شود، تازه نوشتن ام شروع می شود و من باید دقت کنم که چه می نویسم مبادا چیزی بنویسم که مجبور به پاسخگویی باشم.
    مانند زمان هایی که بیمارستان تخت خالی ندارد یا کثیف است و هزینه های درمان زیاد است من باید پاسخگویت باشم؛ تازه این یه روی سکه زندگی روزمره ی من است، من باید وقتی با خستگیِ بعد از شیفت کاری به خانه برمی گردم نقش یک مادر مهربان و همسر فداکار را ایفا کنم ؛ چون کودکِ کوچکِ من چیزی از شلوغی بخش و خستگی من نمی داند و میخواهد از مدرسه اش بگوید و من باید به همه ی داستان هایش گوش دهم، تکالیف دخترم را چک کنم و مراقب باشم که فردا با لباس های چروک به مدرسه نرود. باید شام بپزم و نهار فردا را حاضر کنم، باید صبورانه تحمل کنم، عاشقانه مادری کنم و فداکارانه همسری.
    خیلی دوست دارم که کنارت بنشینم تو از دغدغه ات بگویی و من پرستارانه گوش دهم و به تو امید دهم که خوب می شوی؛ ولی با تمام این سختیها ،که گاهی تمام انرژیم را تخیله می کنند و دیگر رمقی برای من نمی گذارد ، لبخندِ تو ، بهبودی ات و برق امید چشمانت هنگام ترخیص، آرامش عجیبی به دلم تزریق می کند؛ آنگاه است که من از حرفه ام احساس رضایت می کنم و لبخندی از سر شوق بر لبانم جاری می شود و با افتخار می گویم من یک پرستارم .

     

    نویسنده:سحرآفاق نیا- پرستار بیمارستان خلیج‌فارس

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.