دریانیوز// خبر دردناک و غم انگیزی چند روز قبل توسط پلیس اعلامشد مبنی بر اینکه خودروهاي شوتي سوخت بر ، باز حادثه ساز شدند.در این خبر آمده است: تصادف مرگبار يک دستگاه خودرو شوتي حامل سوخت قاچاق در جاده «بندرعباس به ميناب» با يکدستگاه سواري عبوري، مرگ سه شهروند را رقم زد.
رئيس پليس راه هرمزگان در تشريح اين خبر بيان داشت: در ساعت۲۳:۵۹ دقيقه شب ۱۵ مهرماه اکيپ گشت پليس راه «بندرعباس – ميناب» از يک فقره تصادف در اين محور مطلع و بلافاصله به محل اعزام شدند.سرهنگ «مهدي نيکبخت» افزود:پس از حضور مأموران در محل مشخص شد يک دستگاه سواري پژو پارس مشکي حامل سوخت قاچاق که در محور بندرعباس – ميناب پل جلابي در حرکت بوده به علت تغيير مسير ناگهاني با يک دستگاه خودرو سواري پژو پارس ديگر تصادف که پس از برخورد، راننده سوختکش پس از فک جفت پلاک از محل متواري و هر دو خودرو دچارآتش سوزي شده است که متأسفانه راننده و دو نفر از سر نشينان ( اعضاي يک خانواده ) سواري پژو پارس سفيد در داخل خودرو محبوس و بر اثر سوختگي،جان خود را از دست دادند.
وي ضمن ابراز تاسف از اين حادثه و عرض تسليت به خانواده هاي داغدار، تصريح کرد: بارها خطرات حمل و قاچاق سوخت با خودروهاي سواري و وانت هاي شوتي هشدار داده شده ؛چرا که هر از چند گاهي يک حادثه تلخ مربوط به تردد اين نوع خودروها را در جاده هاي استان شاهد هستيم.
يکي از مهمترين معضلات در استان هرمزگان که موجب نگراني مردم و مسئولين شده و در سال هاي اخير هم منجر به کشته شدن تعداد زيادي از هموطنان عزيزمان شده و از طرفي هم تضييع حقوق مردم و سود سرشار عده اي انگشت شمار را در پي داشته، بحث سوخت و به بيان بهتر، قاچاق سوخت است. اين مسئول انتظامي استان اظهار داشت: اگرچه عوامل زيادي در افزايش قاچاق سوخت در استان نقش دارند، ولي قاچاق سوخت آثار سوء و مخربي بر منطقه وارد مي کند که مي توان به رواج يافتن آن و تشويق شدن ديگر افراد به ويژه نوجوانان کم سن و سال به اين کار، هدر دادن سرمايه هاي ملي، به وجود آمدن معضلاتي در عرضه سوخت، بيکاري، ايجاد شغل هاي کاذب، تاثير منفي بر فرهنگ محيط در جامعه اشاره کرد.
رئيس پليس راه استان با بيان اينکه موضوع قاچاق به ويژه قاچاق سوخت متأسفانه در اين استان فقط به افزايش قاچاق سوخت ختم نشده، بلکه موجب افزايش تصادفات دلخراش و مرگبار خودروهاي شوتي شده و تشويش اذهان و افکار عمومي و نگراني مردم و مسئولين را در بر دارد، اظهار داشت: براي مقابله با اين پديده شوم، تنها مقابله صرف و کنترل مبادي مرزي و راه هاي عبور و مرور قاچاقچيان مؤثر نبوده، بلکه ضروري است ضمن ارزيابي ريشه هاي آن و شناخت علل به وجود آورنده و تشديد کننده پديده قاچاق سوخت، همکاري و مطالبه گري عموم مردم و همکاري بيش از پيش با پليس و مجريان قانون را مي طلبد که يکي از مهمترين اهداف پليس و مجريان برخورد با قاچاق سوخت و خودروهاي شوتي صرفا جلوگيري از جان باختن افراد بي گناه توسط خودروهاي سوختبر بهعلت سرعت زياد و مخاطره آميز بودن آنها در جاده هاي فرعي و اصلي مي باشد.
در این خبر بایستی به چند نکته توجه کرد. موضوع اول اینکه تاکی بایستی شاهد سوخته شدن و مرگ هاي دردناک انسانها و خانواده های بیگناهی باشیم که در آتش خودروهاي سوختبر شوتی قاچاقچيان خاکستر می شوند و چند روز بعد از این حوادث دلخراش و انعکاس در جامعه، به فراموشی سپرده می شوند، تا چند روز و چند هفته بعد که حادثه دلخراش دیگری رخ دهد و تعدادی دیگری کشته می شوند؟
نکته دوم اینکه ایران اسلامی در مقابل داعش و اسرائیل و… ایستاده و تمام امکاناتش را در مقابل شان بسیج کرد تا از جانمردم کشورمان محافظت کند، آیا واقعا نمی توانیم پديده شوم قاچاق سوخت را مهار کنیم واز جان مردم محافظت کنیم ؟ چه کسانی در بخش های دولتی و غیردولتی و… در تداوم قاچاق سوخت و قاچاق سازمان یافته سوخت و… دخیل هستند و کدام مدیران و دستگاه ها ترک فعل می کنند که رئيس دستگاه قضایی استان نیز به این موضوع اشاره کرده اند و تا کی ترک فعل ها بایستی ادامه داشته باشد و چرا برخوردها بازدارندگی لازم را ندارند؟
سوم اینکه قاچاق سوخت آنقدر سودبادآورده دارد که حتی برخی از دانش آموزان و دانشجویان هم تحصیل شان را رها کرده و به سمت این شغل کاذب می روند. از آن طرف برخی افراد بیکار بدلیل نداشتن شغل مناسب و از طرفی مشکلات شدید اقتصادی ، خطرات قاچاق سوخت را به جان می خرند و به سمت این شغل خطرناک می روند و جان خودشان و دیگران را به خطر می اندازند.
در زمینه فرهنگ سازی برای دانش آموزان و دانشجویان و متقاضیان شغل چه اقدامی شده و چه شغل مناسبی برایشان فراهم شده است؟
قاچاق سوخت را بایستی چند وجهی دید و برایش نسخه چند بعدی پیچید و دستگاه های مختلف در این حوزه نقش دارند. برخی از محصلانی که بدلیل هزینه های سنگین تحصیل و یا کمبود مدرسه و معلم و….و یا آینده مبهم اشتغال با اخذ مدرک تحصیلی ، به سمت قاچاق سوخت پردرآمد می روند که گاهی به قیمت جان خودشان و ديگران تمام می شود، کدام دستگاه و مدیری در این حوزه بایستی پاسخگو باشد و آیا تاکنون پاسخگو بوده اند ؟ در استانی که گرمای خرماپزان همچنان ادامه دارد، اما کلاس های درسی هنوز وجود دارند که از کولر ، تجهیزات آموزشی و آزمایشگاهی بي بهره هستند و صدها مدرسه فرسوده هستند که خانواده ها نگران تحصیل فرزندان شان در این مدارس هستند و صدها مدرسه جدید بایستی ساخته شوند و چند هزار معلم بایستی تربیت یا جذب شوند تا کمبودها برطرف گردد تا دانش آموزان براحتی ترک تحصیل نکنند و یا از تحصیل بازنمانند و به سمت قاچاق سوخت نروند .
دانش آموزانی که عرق ریزان و ترسان و لرزان در استان در کلاس های درس حاضر می شوند، با چه امیدی درس بخوانند و آیا باکیفیت آموزشی مناسبی تحصیل می کنند و می توانند در رشته های مناسب و موردنیاز و در دانشگاه های مطرح کشور تحصیل کنند ؟ دانش آموزانی که خانواده های شان توان خرید کیف و کفش و لباس و نوشت افزار گران و… را ندارند، تا چه برسد به شرکت در کلاس های تست و کنکور و فوق برنامه و تقویتی و... و برخی شان هم ترجیح می دهند بالاجبار تحصیل را رها کنند و به سمت مشاغل کاذب و سوخت بروند و شعله های آتش این آسیب اجتماعی، دیگران را هم می سوزاند و مسئولان فقط نظاره گر هستند و خود را در مقابل مردم و خدای این مردم پاسخگو نمی دانند.
در استانی که قطب اقتصاد کشور است ، اما از آن طرف در فقر، فلاکت، محرومیت ،بیکاری، گرانی و بی مسکنی در جایگاه های نخست جدول کشور قرار دارد، صنایع و بنگاه های اقتصادی برای اشتغالزایی و مشارکت در حوزه مسئولیت های اجتماعی برای رفع محرومیت استان و عمران و آبادانی هرمزگان چه میزان مشارکت داشته اند؟
آیا صنایع هم در افزایش پديده سوخت در استان سهمی داشته اند یا نه ؟ آیا تاکنون صنایع به مردم این استان یا دولت و مسئولان و رسانه ها در این حوزه پاسخگو بوده اند؟ استاندار ، دستگاه قضایی ، نمایندگان، ائمه جمعه و جماعات ، رسانه ها چه میزان مطالبه گری مسئولیت های اجتماعی را از صنایع مستقر و فعال در استان داشته اند و آیا امپراطوری خودخوانده و مستقل صنایع به میزان کافی به این درخواست ها توجه کرده اند ؟ بیشتر صنایع حتی یک ریال حاضر نیستند در حوزه مسئولیت های اجتماعی مشارکت کنند و یا اشتغالزایی برای بومیان داشته باشند.
استانی که با کمبود اماکنآموزشی ،فرهنگی ، ورزشی ، تفریحی و… مواجه است و خانواده های روستایی و حاشیه نشین در دریای فقر و نداری و آسیب های اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی و... غرق شده اند و این خانواده ها دیده نمی شوند و برای اشتغال پایدارشان اقدامی نمی شود و بالطبع به سمت مشاغل کاذب و برخی قاچاق سوخت، مواد مخدر، مشروب ،کالا و…. سوق می یابند و دیگر خانواده های بیگناه هم قربانی می شوند وهیچکس هم پاسخگو نیست. در این استان که کمبود خوابگاه دانشجویی وجود دارد و بیشتر دانشجویان بی خوابگاه هستند و یا مجبورند در خوابگاه های بسیار شلوغ باشند وحتی کمبود کلاس درس برای دانشجویان وجود دارد و به حوزه علم آموزی چندان توجهی نمی شود، چه انتظاری را می توان داشت که فرزندان هرمزگان به تحصیل توجه کنند؟
هرمزگان قربانی اقتصادی است که سودی برایش ندارد و مزایای بنگاه های اقتصادی به پایتخت نشینان می رسد و فقط درد آلودگی، بیماری، گرانی مسکن ، ترافیک را بایستی مردم هرمزگان محروم تحمل کنند. بی توجهی به هرمزگان و نیازها و درخواست های بحق ، مشروع و قانونی هرمزگانی ها وترک فعل هاي مدیران در حوزه های مختلف ، کمبود مدرسه ،دانشگاه ، خوابگاه ، شغل برای بومیان و.… نیز باعث افزايش قاچاق و مرگ دلخراش مردم ایناستان شده است و حادثه اینهفته همبطور حتم به فراموشی سپرده می شود، تا حادثه بعدی . دستگاه های متولي مهارت آموزی و تربیت نیروی متخصص ماهر مورد نیاز صنایع و…. که در این بخش کوتاهی کردند ، آیا در افزايش قاچاق سوخت و سوختن و مرگ دردناک مردم بیگناه استان سهمی ندارند؟
پس قاچاق سوخت بحرانی چندوجهی در استان است که دستگاه های مختلف در کاهش آن نقش دارند که متاسفانه چندان توجهی به ابعاد مختلف آن نشده و به همین دلیل روزبه روز قاچاق سوخت افزايش يافته و رانندگی در جاده ها و خیابان های شهری و روستایی و بین شهری در هرمزگان بسیار ناامن و وحشتناک شده اند که با خاطری آسوده و با آرامش خاطر نمی توان در آنها رانندگی کرد و حتی قاچاقچیان به عابران و افراد پیاده و… هم رحم نکرده و سالانه دهها نفر کشته یا مجروح و معلول می شوند.
مجازات ها هم بازدارندگی لازم را ندارند واز آن طرف به مبحث پیشگیری هم توجه چندانی نمی شود.در یک کلام بایستی همگان در مقابل بحران قاچاق سوخت در این استان مسئول باشیم و کوتاهی هیچ دستگاهی نیز پذیرفتنی نیست ؛ زیرا بی توجهی به پیشگیری و مقابله با پدیده قاچاق سوخت فقط منجر به تداوم حوادث جبران ناپذیر و ناامن ماندن جاده ها و… خواهد انجامید و دهها نفر در این آتش می سوزند و صدها خانواده عزادار و هزاران فرزند هرمزگانی یتیم و بی سرپرست شده و حتی کودکان و نوجوانان و جوانان و خانواده های بیگناه در آتش سوخت قاچاقچیان سوخت زنده زنده می سوزند و خاکستر می شوند.
ثبت دیدگاه