دریانیوز// در اوایل قرن هفدهم میلادی، خلیج فارس به مثابه شطرنجی سیاسی بود که قدرت های جهانی و منطقه ای بر سر کنترل آن در رقابتی سخت درگیر بودند.
پرتغالی ها، که از سال ۱۵۰۷ با تصرف جزیره هرمز سلطه خود را بر این آبراه حیاتی تثبیت کرده بودند، به مدت یک قرن با انحصارگری و اعمال مالیات های سنگین بر کشتی های بازرگانی، خشم ساکنان محلی و حکومت صفوی را برمی انگیختند. اسناد بایگانی پرتغال از جمله گزارش های فرماندهان نظامی آن دوران، نشان می دهد که سربازان پرتغالی نه تنها به اخذ حق عبور از تجار ایرانی و عرب می پرداختند، بلکه گاه به غارت کشتی ها و آزار و اذیت دریانوردان محلی متهم می شدند.
این رفتارها، به ویژه در دوران فرماندهی نونو بر هرمز (۱۶۱۳-۱۶۱۴)، به اوج خود رسید و شکایات فراوانی را به دربار اصفهان سرازیر کرد. شاه عباس یکم، که با اصلاحات نظامی و سیاسی، پایه های حکومت صفوی را مستحکم ساخته بود، دریافت که برای رهایی از سلطه پرتغالی ها می بایست از رقابت های اروپاییان بهره گیرد.
او که پیشتر با شکست دادن عثمانی ها در جنگهای متعدد، اقتدار ایران را در خشکی تثبیت کرده بود، این بار چشم به دریا دوخت. نامه نگاری های محرمانه شاه با سر توماس رئو، نماینده کمپانی هند شرقی انگلیس ، که در آرشیو ملی بریتانیا حفظ شده، نشان دهنده نگاه راهبردی اوست اگر پرتغالی ها را از هرمز برانید، درهای تجارت به روی شما گشوده خواهد شد.
این اتحاد غیرمتعارف، با انعقاد قراردادی در سال ۱۶۲۰ رسمیت یافت که بر اساس آن انگلیسی ها متعهد شدند با ناوگان خود به ایران در محاصره دریایی هرمز کمک کنند، در ازای آنکه امتیازات تجاری انحصاری در بندر گامبرون (بندر عباس امروزی) به دست آورند.
امام قلی خان، فرماندار فارس و سرداری که در فتح قندهار و بازپس گیری بحرین از پرتغالی ها شهرت یافته بود، مسئولیت اجرای این عملیات را بر عهده گرفت. منابع تاریخی از جمله عالم آرای عباسی تأکید می کنند که او با بسیج ۲۰ هزار سرباز پیاده و سواره از مناطق فارس، کرمان و لارستان، محاصره زمینی هرمز را آغاز کرد.
نوآوری او در استفاده از توپخانه متحرک که با الهام از تاکتیک های عثمانی ها طراحی شده بود ـ باعث شد تا استحکامات خشکی دژ هرمز به سرعت فرو بریزد. از سوی دیگر، ناوگان انگلیسی به فرماندهی ناخدا ویلیام بلیت، متشکل از پنج کشتی جنگی از جمله جونا و زنبور، با ۶۰ عراده توپ، حلقه محاصره دریایی را تکمیل کرد.
جالب آنکه برخی گزارش های پرتغالی، از حضور چند کشتی ایرانی با توپ های سبک در کنار ناوگان انگلیس خبر می دهند که نشان دهنده تلاش صفویان برای مشارکت مستقیم در نبرد دریایی بود. محاصره هرمز در فوریه ۱۶۲۲ آغاز شد و ۱۰ هفته به درازا کشید.
سربازان امام قلی خان با قطع مسیرهای انتقال آب از سواحل کرانه به قلعه که از طریق قایق های کوچک تأمین می شد بحران شدیدی در میان مدافعان پرتغالی ایجاد کردند. خاطرات آنتونیو دو سالدان ها، افسر پرتغالی حاضر در نبرد، توصیف هولناکی از وضعیت دژ ارائه می دهد سربازان از تشنگی به آب شور دریا پناه می بردند و هر روز ده ها تن بر اثر بیماری می مردند.
در همین حال، توپخانه انگلیسی به طور شبانه روزی مواضع دفاعی هرمز را هدف قرار می داد. شواهد باستان شناسی اخیر از ویرانه های قلعه هرمز نشان می دهد که بخش عمده دیوارهای غربی آن بر اثر گلوله های توپ انگلیسی ها فرو ریخته است. سرانجام در ۲۳ آوریل ۱۶۲۲، پس از آنکه نیروهای امام قلی خان از طریق شکاف های ایجادشده در دیوارها به داخل قلعه هجوم بردند، پرتغالی ها تسلیم شدند.
منابع صفوی ادعا می کنند که ۲ هزار سرباز پرتغالی کشته یا اسیر شدند، هرچند آمار پرتغالی ها این رقم را بسیار کمتر ذکر می کنند. پیروزی ایرانیان چنان گسترده بود که شاه عباس دستور داد تا خاک هرمز را با کشتی به سواحل گامبرون منتقل کنند تا بنادر جدید ایران بر ویرانه های دشمن ساخته شود.
انگلیسی ها نیز طبق قرارداد، گامبرون را به بندر عباس تغییر نام دادند و پایگاه تجاری خود را در آنجا مستقر کردند. اما این پیروزی پایان ماجرا نبود. اسناد کمپانی هند شرقی در هلند (ووک) نشان می دهد که انگلیسی ها بلافاصله پس از فتح هرمز، از پرداخت سهم ایران از غنائم طفره رفتند و حتی تلاش کردند تا کنترل بخشی از جزیره را حفظ کنند.
این موضوع به تنش هایی با صفویان انجامید، اما سیاست منعطف امام قلی خان که اجازه نمی داد هم پیمانی موقت به فرصتی برای استعمارگری جدید بدل شود، مانع از تثبیت حضور انگلیسی ها شد. از سوی دیگر، پرتغالی ها هرگز نتوانستند جایگاه پیشین خود را بازیابند و با عقب نشینی به مسقط، به تدریج از صحنه رقابت در خلیج فارس حذف شدند.
فتح هرمز نه تنها نمادی از همکاری نظامی ایران با قدرت های اروپایی، بلکه نشانه ای از درایت حکومت صفوی در توازن بخشیدن به رابطه با بیگانگان بود. این رویداد ثابت کرد که حتی در اوج رقابت های استعماری، اراده محلی می تواند با بهره گیری از اختلافات خارجی، حاکمیت ملی را احیا کند. امروز، بازخوانی این فصل از تاریخ خلیج فارس یادآور آن است که این آب راه همواره شاهد تکرار خیزش هایی بوده که سلطه جویان را به چالش کشیده است.
ثبت دیدگاه