قسمت دوم
دریانیوز:در قسمت قبلی گزارش مربوط به شهرک دریا خواندید که به درخواست اهالی به این سکونتگاه که در فاصله حدودا سه کیلومتری از شهر بندرعباس واقع شده است، رفتیم و در خصوص مشکلات ساکنین آن مثل راه دسترسی، نوسانات برق، تخریب شدن پل ورودی شهرک و دریایی دیگر از موضوعات که بر زندگی این مردم تاثیر گذاشته گزارشی ارائه دادیم. پس از انتشار قسمت اول این گزارش روابط عمومی استانداری هرمزگان با ارسالی پیامی به دفتر روزنامه بر پیگیری جدی استانداری هرمزگان بر رفع مشکلات مردم ساکن در این محله تاکید و اعلام کرد هرچند استاندار هرمزگان هنوز از این شهرک بازدید میدانی نکرده است ولی پیگیر رفع موانع قانونی این شهرک هستند. در ادامه می توانید قسمت دوم گزارش را پیگیری کنید تا با سایر درخواست ها و نیاز های اهالی این شهرک آشنا شوید.
خیابان ندارید؟ اتوبوس نمی دهیم!
بعد از اینکه حسابی از پل و همه زوایایش عکس گرفتم دوباره سوار ماشین می شویم تا در کوچه پس کوچه های محله دوری بزنیم در همین حال از آقای تنگسیری در مورد رفت و آمدشان به مرکز شهر سوال می کنم که پاسخ میدهد: یکی از مهمترین نیاز های ما همین راه ارتباطی است، ما برای اختصاص سرویس حمل و نقل عمومی پیگیری های خیلی زیادی کرده ایم و همین را بگویم کسی نبوده که ما برای حل شدن مشکل اتوبوس و حمل نقل عمومی به او مراجعه نکرده باشیم؛ ببینید! آبشورک و چهچکور در مجاورت شهرک دریا قرار دارند برای این دو محله وسایل حمل و نقل عمومی محیا است ولی این شهرک به دلیل نبود راه ارتباطی مناسب حمل و نقل عمومی هم مختل شده این موضوع زندگی اهالی شهرک دریا را بسیار تحت فشار قرار داده است. درمورد اتوبوس با فرماندار قبلی صحبتها و پیگیری های زیادی انجام شد و انصافاً تا آنجا که در توانشان بود حمایت کردند و با پیگیری های ایشان از سازمان اتوبوسرانی نماینده ای جهت بررسی وضعیت منطقه فرستادند ولی در نهایت اعلام شد به دلیل مشکل راه ، کاری نمی توان کرد چون امکان رفت و آمد اتوبوس ها وجود ندارد و این کار هم از جمله مواردی است که هنوز بر زمین مانده و شرکت اتوبوسرانی هم حاضر نیست با توجه به مشکلات راه دسترسی به شهرک دریا وسیله حمل و نقل عمومی به اینجا اختصاص دهد.
آقای استاندار! از شهرک دریا بازدید کنید
به پیشنهاد آقای تنگسیری در ادامه بازدید ها به پایگاه بسیج محله می رویم تا با یکی دیگر از معتمدین محل گفتگو کنیم و حرف های او را هم بشنویم. آقای جمعهپور فرمانده پایگاه بسیج شهرک دریا است، وقتی به درب پایگاه می رسیم او مشغول باز کردن قفل های درب آهنی پایگاه است ! بله درست متوجه شدید « قفل ها» حداقل سه یا چهار قفل بزرگ و کوچک به درب پایگاه بسیج زده شده است. با لحنی همراه با شوخی و کنایه میگویم سلام ! چقدر قفل زدید به در مگه چه خبره؟ آقای جمعه پور درحالیکه قفل ها را یکی پس از دیگری باز می کند جواب سلام را می دهد و این بار نوبت اوست تا به شوخی جواب دهد؛ امنیت پایین آقا! امنیت نیست! چکار کنیم؟! همین چند وقت پیش کولر مغازه ای که آن طرف محله قرار دارد را از توی جا کولری بردند! آقای تنگسیری هم از این فرصت استفاده می کند و می گوید: اگر بخواهیم برای کاری به مرکز شهر برویم خانه مان را به همسایه می سپاریم که خدایی ناکرده در غیاب ما خانه راخالی نکنند تعدادی از ساکنین هم هستند که به دلیل نبود روشنایی مناسب در کوچه یا خیابان خِفت می شوند و اموالشان را می برند.
در حالی که مقابل درب پایگاه بسیج ایستاده ایم از آقای جمعه پور می خواهم کمی در مورد مشکلات شهرک دریا توضیح دهد. لحن و چهره آقای جمعه پور کمی جدی می شود و می گوید: همه مشکلات ما یک طرف و مشکل بد قولی مسئولان طرف دیگر، این درست نیست که ما هر روز از این اداره به آن اداره سرگردان باشیم ، خود بنده الان هشت سال است که ساکن این شهرک هستم. از همان ابتدا پیگیر نیازهای اینجا بوده ایم ولی متاسفانه مسئولان دائم امروز و فردا میکنند و این امروز و فردا برای ما تا الان هشت سال شده است. متاسفانه مسئولان اجرایی استان در قبال این شهرک پاسخگو نیستند به نظر ما یک نفر مثل استاندار باید دستگاههای اجرایی را مکلف کند که به وظایف خود در قبال شهرک دریا عمل کنند. تا کی بنده و سایر اهالی باید پیگیر باشیم که از طریق یک آشنا یا به قولی پارتی، راهی برای ارتباط با مسئولان بیابیم تا حقوق قانونی و شهروندی مان را بدهند؟ این بد است که ما هر روز درگیر رفع و رجوع مشکلات شویم.
شما از مشکلات این شهرک می خواهید بدانید؟ من به شما می گویم: اولین و مهمترین مشکل ما همان راهی است که خودتان آمدید، نبود روشنایی برای معابر و پایین بودن امنیت در محله بخصوص موقع شب، نبودن زمین و پارک ورزشی مناسب، بلاتکلیف ماندن سند برخی خانه ها، نداشتن مرکز بهداشت یا درمانگاهی کوچک برای مواقع ضروری، مسدود شدن راه رفت و آمد موقع بارندگی های شدید، نبودن برنامه جمع آوری زباله برای شهرک، نوسان برق، وجود سگهای ولگرد، باز هم بگویم؟ مشکل اینترنت و آنتن دهی تلفن همراه و … به نظر ما هیچکس نمی تواند مشکل اینجا را حل کند مگر آنکه خود آقای استاندار به اینجا بیاید و از نزدیک این مشکلات را ببیند و ما هم حرفمان را به او بزنیم.
بعضی حرف ها جواب ندارد! شرمندگی دارد!
حرف های آقای جمعه پور که تمام می شود از آنها میخواهم برای اینکه حرفهایشان راحت تر به گوش مسئولان برسد یک کلیپ ویدئویی کوتاه بگیریم تا آن را به عنوان یک درخواست مردمی در کانال ها و فضای مجازی منتشر کنیم . بعد از ضبط کلیپ ، در حال صحبت و گفتگو در مورد سایر موضوعات هستیم که سومین نفر از اهالی شهرک هم با روی خندان از راه می رسد. آقای تنگسیری، آقای نژادحسن را معرفی می کند و می گوید؛ ایشان هم یکی دیگر از ساکنین و اهالی این شهرک هستند که از او خواسته ایم امروز به اینجا بیاید و با شما گفتگو کند. بعد از سلام و احوال پرسی از آقای نژادحسن می خواهم اگر نکته ای را لازم می داند بیان کند و ایشان توضیح میدهد: مشکلات این شهرک زیاد است متاسفانه ما مسئول دلسوز کم داریم ، البته وقتی ما پیگیر امور میشویم و مطالبهگری می کنیم همه مسئولان با روی باز از ما تعریف و تمجید میکنند که ؛ بله! چه کار خوبی کردید آمدید و از ما مسئولان حقوق خودتان را مطالبه می کنید! و بعد از آن هم کلی وعده و وعید می دهند که برایتان چنین و چنان می کنیم! ولی وقتی موقع انجام کار و عمل به وعدهها فرا می رسد هیچ خبری از آنها نمی شود. ما تابحال چندین بار برای مشکل راه پیگیری کرده ایم ولی نتیجه ای نداشته است.
همین را بگویم که یک بار گفتند شهریور ۱۳۹۶ کار راه و جاده شما را به طور قطعی درست می کنیم و دیگر نگران نباشید! الان چقدر از آن سال می گذرد؟ این که می گوییم کسی به فکر مردم نیست همین است. همه ما ایرانی هستیم، شهر و سرزمین خودمان را دوست داریم ولی بعضی برخورد ها باعث می شود اعتماد مردم نسبت به مسئولان کم شود و به جای اینکه خواسته خودشان را از رسانه ها و خبرگزاری های داخلی دنبال کنند، از مشکلات فیلم و عکس می گیرند تا در رسانههای معاند به نمایش دربیاید. متاسفانه خبرنگارهای داخلی استان هم آنطور که باید به مشکلات مردم ورود نمی کنند و تنها رسانه ای که از مشکلات و گرفتاری های مردم مطلب می نویسد و اطلاع رسانی می کند شما هستید. البته یک بار هم از صدا و سیما آمدند ولی اطلاع رسانی آنها در حد یک خبر کوتاه بود که هیچ فایده ای نداشت. آقای نژادحسن ادامه می دهد: نه راه رفت و آمد خوبی داریم و نه امکانات کافی، مسئولان از ما می خواهند پای کار بیاییم، ما چطور باید پای کار بیاییم که آنها راضی شوند؟ و به خواسته های ما رسیدگی کنند؟ این جا هیچ زمین ورزشی یا پارکی هم نیست که بچه های ما سرگرم شوند، کوچهها هم تماما خاکی است.
اندکی به حرف های آقای نژادحسن بیشتر دقت می کنم، انصافاً حق با اوست، چرا با این همه پیگیری که تابحال برای رفع مشکلات اینجا شده است هنوز مشکلات این مردم پابرجا است؟ به طوری که دیگر حتی حوصله بیان آنها را هم ندارند. یاد روزی می افتم که برای تهیه یک گزارش از محله شهناز( آیت الله غفاری ) بندرعباس به خانه یک پیرزن رفته بودیم، پیرزن بیچاره وقتی فهمید خبرنگار هستیم و برای تهیه گزارش آمده ایم به جای اینکه مشکلاتش را بگوید، زبان به گلایه باز کرد که ؛ باز آمدید چکار کنید؟ فایده آمدن شما چیست؟ و البته کلی چیزهای دیگر که جای گفتن و نوشتن ندارد. برخی مسئولان آنقدر پیش مردم بدقول شده اند که به قول معروف دیگر حنایشان رنگی ندارد. انصافاً شنیدن بعضی حرف ها جواب ندارد! شرمندگی دارد!
ما یک خواسته مهم داریم
حرف های آقای نژاد حسن که تمام می شود همراه با آقای تنگسیری و جمعه پور به سمت پایگاه بسیج محله و جایی که ماشین را پارک کرده بودم می رویم تا کم کم شهرک دریا را ترک کنم، در همین حین است که یکی دیگر از اهالی و معتمدین شهرک دریا به نام آقای پورغلام هم از راه می رسد و می گوید: ما یک خواسته مهم داریم و آن هم این است که فقط آقای استاندار سری به ما بزند و از نزدیک مشکلات ما را ببیند، مردم اینجا مدرسه، بهداشت و امنیت می خواهند متاسفانه در طول سال های گذشته فقط یک قطعه زمین به ما واگذار شده و کسی مسئولیت تمام کردن آن را به عهده نگرفته است، استانداران مختلف آمده اند و رفته اند، ولی هنوز نتیجه ای نگرفته ایم. ما از دولت آقای رئیسی و استاندار جدید درخواست داریم جهت بررسی دقیق و چاره جویی برای رفع مشکلات به این شهرک بیاید و از نزدیک شاهد وضع زندگی ما باشند. به هر حال از دوستان شهرک دریا درحالی خداحافظی می کنم که دائم سفارش می کنند ؛ یک جوری بنویس که آقای استاندار برای بازدید بیاید! و من تنها دستی به نشانه تائید بلند می کنم.
ثبت دیدگاه