دریانیوز// در بین همه هیاهوهای سیاسی یک ماه اخیر بر سر انتخاب استاندار بومی یا غیر بومی، با تقدیم استعفانامه محمد آشوری تازیانی به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی، قرعه منصب استانداری هرمزگان به نام وی افتاد. اینگونه که پیداست آشوری قرار است سومین استاندار بومی باشد که پس از غلامعباس زائری و حسین هاشمی تختی نژاد با وجه اشتراک نمایندگی هر سه نفرشان، دولت چهاردهم مدیریت چهار سال از تاریخ هرمزگان و سرنوشت مردمانش را به دست های او می سپارد.
اردوگاه موافقان
انتخابی که مقاومتها و تعللها در اعلام نام استاندار هرمزگان، صدای اعتراض نماینده ولیفقیه در استان را هم درآورد و خواهان تسریع در این روند شد. استعفای آشوری از نمایندگی مردم هرمزگان و قبول سمت استانداری در این استان مخالفان و موافقانی دارد.
اگر چه که موافقان به طبل بومی بودن میکوبند و معتقدند با حضور استاندار بومی، او با توجه به شناخت استان و سرمایههای انسانی موجود میتواند سریعتر تیمکاری خود را منسجم کند و با توجه به تعلقاتی که به زادگاه خود دارد، دلسوزانهتر در مسیر توسعه استان حرکت کند. مدافعان این زاویه دید، استاندار غیربومی را منشأ انتصاب دهها مدیر میانرده غیربومی میدانند که در نهایت ممکن است به نسخهپیچیهای ناآشنا با مسائل و معضلات استان بینجامد. حامیان انتخاب استاندار بومی، بیشتر بر آشنایی و اشراف آشوری به مسائل، مشکلات، اولویتها، فرهنگ و جامعه هرمزگان تأکید دارند.
اردوگاه مخالفان
اما در اردوگاه مقابل، مخالفان آشوری معتقدند استاندار دولت پزشکیان باید یک اصلاح طلب دو آتشه باشد. هرچند آشوری طی ۲۴ سال نمایندگی مجلس همواره میانهرو و در مواردی حتی حامی نیروهای اصلاح طلب بوده است اما اکنون که میدان به تعبیری در دست اصلاحطلبان استان است؛ آشوری را اصولگرا میدانند و دلیل این مدعا را حمایت آشوری از قالیباف اعلام میکنند.
همچنین طیف دیگری از منتقدان آشوری معتقدند، وی طی ۲۴ سال نمایندگی اقدام شاخصی برای کادرسازی نیروهای بومی در مرکز کشور انجام نداده است؛ آنان در تایید گفته های خود به این موضوع اشاره می کنند که محمد آشوریتازیانی حتی نتوانسته نیروهای بومی شایسته هرمزگانی را در هیئت مدیره صنایع استان جایگزین مدیران پروازی نماید. گروهی دیگر از منتقدان نیز میگویند نگاه صرفا بومیگزینی در مسئولیتهای عالی در استانها در نهایت خطر انحصار در مدیریت و تقویت گرایش استاندار را به حلقههای دور و نزدیک، آنچه که به خودی و غیر خودیها تعبیر میشود، را در پی خواهد داشت و خطر چنین رویکردی ایجاد مانع در گردش نخبگان و فهم ملی شده و درنهایت به چرخه فقر اقتصادی و مدیریتی و علمی استان دامن میزند.
در همین راستا می توان به رصد تحرکات اخیر افرادی اشاره کرد که خود را منتصب به آشوری می دانند و در تلاش هستند که از این نمد برای منافع شخصی خود کلاهی داشته باشند؛ و این موضوع نگرانی هایی را در فضای رسانه ای، اجتماعی و فرهنگی استان از قدرت گرفتن جریانات منصوب به آشوری به وجود آورده است. هرچند آشوري در چهارساله اخير نمايندگي اش نشان داده براي هيچ شخصي خط قرمز فراقانوني ندارد اما بازي اين افراد با كارت آشوري و حتي خط و نشان كشيدن هاي اين روزها براي اصحاب رسانه نگراني منتقدان آشوري را افزوده است.
آنچه که عیان است
آنچه که عیان است این است که استاندار هرمزگان باید فردی باتجربه باشد و پیش از این در عرصههای بزرگتر تصمیمگیرنده و تصمیمساز بوده باشد تا بتواند همه تجارب خود را برای پیشبرد اهداف استان به كار گیرد كه این مهم در چند دولت اخیر برای هرمزگان آنگونه که باید محقق نشده است. مدیریت ارشد استان باید شخصیتی در سطح ملی با نگاه كلان ملی و حتی بین المللی باشد تا بتواند بودجه مناسب را برای هرمزگان تامین كند. تا آنجا که بسیاری معتقدند مدیر ارشد استان اگر در سطح ملی باشد، میتواند بهتر در مركز تیمسازی كند و اهرمهایی كارآمد در پایتخت داشته باشد تا بتوانند تعاملی مناسب با دولت برقرار كنند چرا که راه حل بسیاری از مشکلات هرمزگان در مرکز سیاسی کشور است و به همین دلیل باید یک وجهه ملی داشته باشد تا ارتباط خوبی با بدنه دولت و دیگر نهادهای مهم برقرار کند.
راهکار راهگشا
اگر چه که رابطه مستقیمی بین انتصاب استاندار بومی و افزایش کیفی سبک مدیریت اثبات نشده است و بلعکس؛ اما امیدواریم همانگونه که دولت پزشکیان انتصاب استاندار بومی را با شرط وفاق، کارآمدی و کار کردن استاندار با همه اقوام و گروهها همراه کرده است؛ محمد آشوری تازیانی نیز بر همین اساس از همه سرمایههای انسانی موفق و متخصص هرمزگان فرای از جهتگیریهای سیاسی و اجتماعی بهره گیرد. در این شرایط هشدار وزیر کشور مبنی بر اینکه یکسال پس از انتصاب استانداران، همه آنها با شاخص وفاق مورد ارزیابی قرار میگیرند میتواند حسن ختام همه درگیریهای موافقان و مخالفان استانداران بومی یا غیربومی، جهت ارزیابی آنان باشد.
این رویکرد دولت در صورت اجرا میتواند فراقومی بودن استاندار بومی و نگاه و عملکرد ملی او را تضمین کند.به هر روی عملکرد آشوری به عنوان استاندار بومی در هرمزگان زیر ذره بین بسیاری از کنشگران و فعالان سیاسی و همین طور مردم هرمزگان قرار میگیرد تا بعد از چهارسال نام خود را در تاریخ هرمزگان چگونه ثبت کند؟از بین همه استانداران قبلی هرمزگان آنکه به خوبی و نیکی در یادهای هرمزگانیها مانده است غلامحسین مقتدایی است حال باید نشست و دید که محمد آشوری تازیانی میتواند با کارنامهای بالاتر از او؛ خود را در یاد هم استانیها ثبت کند؟
ثبت دیدگاه