دریانیوز// شرایط خانواده بر تربیت فرزندان بسیار اثرگذار است و بزهکاران از خانواده و دوستان اثر می پذیرند و شرایط مساعد خانوادگی می توان از افزایش بزهکاری در جامعه جلوگیری کند. تأثیر خانواده در بزهکاری فقط مربوط به دوران طفولیت نیست، در نوجوانی و حتی جوانی نیز کاستیها و کمبودها و خلأهای تربیتی تأثیر خود را گذاشته و خود را نمایان میسازد . با توجه به اهمیت نقش خانواده در بزهکاری افراد و در دوران مختلف رشد، برخی از مسائل خانوادگی میتواند نوجوانان و جوانان را تحت تأثیر قرار داده و آنان را به سوی بزهکاری سوق دهد بایستی مورد توجه قرار گیرد.
اختلاف پدر و مادر، از جمله مواردی که ممکن است در نهایت منجر به بزهکاری نوجوانان و جوانان گردد، اختلاف والدین و مشاجرات و اصطکاک بین آنان است که آثار آن متوجه سایر اعضای خانواده و حتی بستگان آنان خواهد شد. گاهی اوقات، مشکلات خانوادهها موجب قهر و حتی ترک یکی از والدین از محیط خانواده میشود . بدیهی است اینگونه معضلات خانوادگی، موجب مختل شدن امنیت و بهداشت روانی فرزندان شده، تأثیر مستقیم و نامطلوبی بر آنان میگذارد . اگر فرزندان در محیط خانه خود طعم آرامش، صفا و صمیمیت را که از نیازهای اولیه است، نچشند در خارج از خانه به دنبال گمشده خود خواهند گشت و به احتمال زیاد در دام شیادان و افراد فاسد افتاده و به سوی بزهکاری سوق داده میشوند.
به هر حال، ناسازگاری و مشاجره پدر و مادر آثار نامطلوب و شومی بر روان اعضای خانواده میگذارد . گاهی اوقات، فرزندان به علت بر هم خوردن آرامش روانی، نسبت به تحصیل یا کار بیعلاقه شده و حتی از منزل فرار میکنند و سرانجام، زمینه گرایش آنان به انواع بزهکاری ها فراهم میشود.در پژوهشی که از ۸۰۰ فرد بزهکار به عمل آمده، معلوم شد که ۶۵ درصد مادرانشان طلاق گرفته و یا در حال جدایی بودهاند . بررسی دیگر نشان میدهد که ۸۸ درصد افراد مجرم دارای پدر و مادری بودهاند که از هم جدا زندگی کرده و بین آنها اختلاف نظر و ستیزه وجود داشته است. از اینرو ، میتوان گفت که اختلاف والدین، بستر و زمینه مناسبی برای انحراف نوجوانان و جوانان میباشد .تبعیض میان فرزندان و تبعیض در خانواده و توجه بیشتر والدین به برخی فرزندان و توجه کمتر نسبت به برخی دیگر، موجب ایجاد حس نفرت و بدبینی در فرزندان میشود .
چشم و همچشمی و رقابت موجود در خانواده، تأثیر مخرّب فراوانی در روحیه کودکان به جا میگذارد و موجب میشود کودک خود را با برادران و خواهران دیگر مقایسه کرده و بر اثر محبت بیشتر والدین در حق آنان احساس کمتری نماید. تبعیض در خانه با روحیه حساس و عزّت نفس فرزندان منافات دارد و خسارات جبرانناپذیری را بر روح و روان آنان وارد میکند و با ایجاد بحرانهای روحی و سرخوردگی، آنان را به سوی عکسالعملهای منفی نظیر سرقت، اعتیاد و فرار از خانه سوق میدهد. بنابراین، ایجاد تبعیض میان فرزندان میتواند زمینه گرایش آنان به بزهکاری باشد.کمبود محبت بایستی مورد توجه قرار گیرد. نیاز به محبت از نیازهای اولیه و اساسی هر انسانی، به ویژه کودکان است. کودک همانگونه که برای رشد جسمانی خود به انواع مواد خوراکی نیاز دارد، به همان ترتیب نیز برای رشد عاطفی و اجتماعی شدن و جامعهپذیری نیازمند محبت است.
کودکان بیش از غذای خوب، لباس گرم، اسباب بازی و هوای آزاد، نیازمند پذیرش از سوی والدین و محبت از سوی آنان میباشند .کمبود محبت یکی از عوامل بسیار قوی است که نوجوانان و جوانان را به سمت وسوی بزهکاری سوق میدهد . نوجوانی که محبت کافی از پدر و مادر دریافت نکرده، برای پذیرش انواع اختلالات رفتاری و انحرافات اخلاقی آمادگی دارد. محبتی که فرزندان در خانواده دریافت میکنند ، موجب آرامش روانی آنان میشود و همین آرامش روانی، آنان را از تمایل به بسیاری از لغزشهای اخلاقی باز میدارد . دختر نوجوانی که کمبود محبت دارد، به هر کس که سر راه او قرار گیرد و به او اظهار محبت کند، علاقهمند میشود و به دوستیهای ویرانگرش تن میدهد و چه بسا در این مسیر تباه شود. البته نوع محبت بسته به سن و سال فرزندان متفاوت است، ولی به هر حال، باید دلهای فرزندان با فروغ محبت و نوازش والدین روشن گردد و نیاز فطری آنان به محبت از این راه ارضا شود. بسیاری از صاحبنظران در مسئله بزهکاری، کمبود محبت و ضعف عاطفی را ریشه اصلی جرم و انحراف میدانند.
تحقیقی در این زمینه نشان میدهد که ۹۱ درصد مجرمان در ارتباط با جرم به نحوی دچار مشکل عاطفی بودهاند . از اینرو باید گفت که کمبود محبت زمینهساز پیدایش نارساییهای تربیتی در بزرگسالی است.عدم حضور پدر در خانه نیز بسیار اثرگذار است. به دلیل آنکه پدر نقش مهمی در تکامل شخصیت فرزند دارد، از اینرو ، حضورش در خانه اثر زیادی بر روحیه او میگذارد که عواقب آن معمولاً در دوران بلوغ و نوجوانی مشخص میشود . خانواده همان قدر که به احساسات و عواطف سرشار مادر محتاج است، به قدرت، قاطعیت، تدبیر و مدیریت پدر هم نیاز دارد. حال اگر به هر دلیل پدر در خانه حضور نداشته باشد و یا صرفا حضور فیزیکی داشته باشد، شیرازه امور از هم پاشیده و نظم و انسجام لازم از میان میرود و در اعضای خانواده زمینه گرایش به بزهکاری فراهم میشود .دوستان ناباب بر فرزندان بسیار اثرات مخربی دارند. اصولاً پس از خانه و مدرسه، دوستان و نقش آنان در تأثیرگذاری بر شخصیت افراد و انحراف یا هدایت آنان بسیار چشمگیر است.
در بسیاری از خانوادهها ، والدین چندان در فکر مراقبت از فرزندان خود نیستند و به محض اینکه کودکان این قبیل خانوادهها به راه میافتند، به حال خود رها میشوند و دیگر مراقبتی از افرادی که با فرزندانشان معاشرت میکنند ، به عمل نمیآورند . این رهایی ممکن است موجب تماس مستمر آنان با اشخاص بیگانه و ناباب شود. این در حالی است که همسالان و معاشران نوجوانان و جوانان از عوامل مؤثر در یادگیری و تلقین آنان هستند و خود بزهکاران نوجوان و جوان عمدتا دوستان ناباب را از عوامل مؤثر بر گرایش به بزهکاری معرفی میکنند . قبول این واقعیت، توجه بیشتر والدین را در کنترل و نظارت معاشران نوجوانان و جوانان میطلبد.
به دلیل آنکه در دوره بلوغ، نوجوانان به طور طبیعی از اتکای خود به خانواده کاسته و درصدد پیدا کردن تکیه گاه های دیگری هستند که مهمترین آن، گروههای همسالان میباشد ، به همین دلیل ، نظارت و کنترل غیرمستقیم و نامحسوس بر نوجوانان باید در دوره بلوغ بیشتر از هر زمان دیگری باشد.یک جوان اغلب تحت تأثیر اعمال، رفتار و افکار دوستان خود قرار دارد، به گونهای که خواستههای آنان را بسیار زود میپذیرد و بدون مقاومت به توقعات آنان پاسخ میدهد . در همین دوستیها و معاشرت های نادرست با دوستان ناباب است که نوجوان یا جوان برای اولین بار به خواهش دوست خود در انجام بزه، جواب مثبت میدهد .
از طرفی دیگر بزهکار بودن پدر و مادر، یا یکی از اعضای خانواده و انحرافات اجتماعی آنان، میتواند در گرایش به بزهکاری فرزندان مؤثر باشد. به عنوان مثال، خانوادهای که بر اثر اعتیاد به الکل یا مواد مخدر به فساد کشانیده شده، نه تنها نمیتواند کودکان سالمی تربیت کند، بلکه رفتار و ویژگیهای آنان میتواند الگویی برای کشاندن فرزندان به سوی انحرافات گوناگون باشد. کودکان نگرشهای سالم را از خانواده میآموزند و چنانکه یکی از والدین بزهکار باشند، فرزندان آنان بیش از هر کس در معرض خطر آلودگی قرار خواهند گرفت. مادری که به مسائل شرعی و اخلاقی تقیّد چندانی ندارد و معاشرت های گناه آلودی دارد، موجب میشود تا قبح اعمال خلاف عفت نزد فرزندان از بین رفته و در صورت به وجود آمدن شرایط مناسب، انجام و تکرار اعمال قبیح، شدیدتر و آسانتر به وسیله فرزندان صورت پذیرد.نتایج تحقیقات نشان میدهند که بسیاری از معتادان در خانواده افراد معتاد، از قبیل پدر، مادر، پدر بزرگ و غیره بوده اند. از طرفی دیگر آموزش مهارت های زندگی به خانواده های هرمزگانی بایستی توسط متولیان مربوطه موردتوجه قرار گیرد تا آنها با شیوه های همسرداری، فرزندپروری و… آشنا شوند و ارتباط بهتری بین اعضای خانواده ایجاد شود و از تنش های خانوادگی نیز کاسته شود.
دریانیوز// شرایط خانواده بر تربیت فرزندان بسیار اثرگذار است و بزهکاران از خانواده و دوستان اثر می پذیرند و شرایط مساعد خانوادگی می توان از افزایش بزهکاری در جامعه جلوگیری کند.
ثبت دیدگاه